مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۲۹ نشست ۱۱۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
سال ششم – شماره ۱۷۳۹
۲شنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۱۱۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶
جلسه: ۱۱۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۲۶دهم بهمن ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: حائریزاده، کشاورزصدر، محمدعلی مسعودی
۳ - تقدیم لایحه واگذاری یک قسمت از اراضی مجلس به مجلس سنا
۴ - بقیه مذاکره در گزارش کمیسیونهای بهداری و دادگستری راجع به بهداشت شهری
۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ده و ده دقیقه به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس - صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین با اجازه - آقایان: میرمجید موسوی، بهادری، عرب شیبانی، اورنگ، حمیدیه، دهقان، سالار بهزادی، دکتر مصدق، دکتر شایگان، سید محمدصادق طباطبایی، سید علی بهبهانی.
غایبین بیاجازه - آقایان: جواد مسعودی، ابوالحسن حکیمی، افشار صادقی، دکتر مجتهدی، عبدالوهاب اقبال، اقبال آشتیانیزاده، خسرو قشقایی.
دیرآمدگان با اجازه - آقایان: معینزاده، حسن نبوی، فرامرزی، محمد ذوالفقاری، ناصر ذوالفقاری.
دیرآمدگان بیاجازه - آقایان:شهاب خسروانی سی دقیقه، تولیت یک ساعت، حسن اکبر سی دقیقه، سودآور یک ساعت، ابریشم کار سی دقیقه، برومند سی دقیقه، منصف سی دقیقه، قهرمان سی دقیقه، محمودی سی دقیقه، دکتر مصباحزاده یک ساعت، محمدعلی مسعودی سی دقیقه، سلطانی سی دقیقه، هراتی سی دقیقه.
رئیس - آقای جمال امامی.
جمال امامی -پریروز در خارج از جلسه عدهای از آقایان نمایندگان محترم از من گله کردند که من ضمن بیاناتم اعتراضی به مجلس شورای ملی کردم و حال آنکه بنده به هیچ وجه قصد اعتراض و جسارت نداشتم (مکی - حقیقت میفرمودید) اجازه بفرمایید بنده میخواستم این نکته را تذکر بدهم که در این موقع بحرانی دنیا آقایان نباید بگذارند احساساتشان به منطق و عقلشان غلبه پیدا بکند. منظورم همین بود وگرنه همیشه معتقد بوده و هستم که قول و فعل ما باید در تقویت مجلس شورای ملی باشد و راجع به دولت بود نه راجع به مجلس.
رئیس - آقای حاذقی.
حاذقی - میخواستم عرض کنم در جلسه گذشته مقام ریاست فرمودند که به شور در مواد گزارش بهداشت رأی گرفته میشود و چون باید رأی گرفته شود اکثریت نیست ده دقیقه تنفس داده میشود که بعد جلسه تشکیل بشود چون جلسه بعداً تشکیل نشد استدعا میکنم تذکر بفرمایید آنهایی که غایب بودند غیبتشان را حساب بکنند و مطابق نظامنامه عمل بشود.
رئیس - دیگر نسبت به بصورت مجلس نظری نیست آقای کشاورزصدر.
کشاورزصدر - بنده راجه به صورت جلسه عرضی ندارم و راجع به سؤالات است که یک وقتی تعیین شود ما سؤال کردهایم باید جواب داده شود یک ترتیبی بدهند که ما بیاییم سؤالات را عنوان کنیم و دولت بیاید جواب بدهد که حقایق مکشوف شود.
رئیس - راجع به سؤالات چند مرتبه گفتم وزرا برای جواب به سؤالات حاضرند یا یک جلسه فوقالعاده باید تشکیل شود و یا یک روز نطق قبل از دستور نشود...
سنندجی - به جای قبل از دستور باشد بهتر است.
رئیس - یک روز یا دو روز نطق قبل از دستور برای سؤالات باشد (اردلان - خیلی بهتر است) سؤالات هم به ترتیبی که ثبت شده به وزرا اطلاع داده میشود که بیایند و جواب بدهند اگر آقایان موافقند از جلسه آینده دو جلسه تخصیص داده شود (صحیح است).
اردلان - دیگر ورقه در اینجان برای اسم نویسی قبل از دستور نگذارند که اسباب زحمت شود.
شوشتری - پس باید قبلاً به دولت اطلاع داده شود.
صدر زاده - نامه نوشته میشود که حاضر شوند.
رئیس - نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهار نشد) صورت مجلس تصویب شد.
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: حائریزاده، کشاورزصدر، محمد علی مسعودی.
رئیس - آقای حائریزاده.
حائریزاده - این موضوع نفت همه روزه یک دردسر جدیدی ایجاد میکند من تعجب میکنم دولت که باید مجری افکار اکثریت ملت ایران باشد چرا اسباب زحمت برای مردم درست میکند در صورتی که از طرف حجج اسلام مخصوصاً آقای حاج میرزا حسن ملا و همچنین آقای شیخ مهدی نجفی و همچنین از آقای مدرس اردکانی و همچنین آقای سیدالعراقین از اصفهان حجج اسلام راجع به همین موضوع فتوی دادند و مثل فتوای آقای کاشانی که باید دست اجنبی را از منابع ثروت این مملکت کوتاه کرد و نسبت به ملی شدن نفت ابراز علاقمندی کردهاند طبقات مختلفی از دانشجویان اساتید ابراز احساسات میکنند. ولی در جبهه مخالف دولت اسباب زحمت برای مردم درست میکنند یک عدهای در شیراز در اصفهان در کرمانشاه در رشت در اراک و خرمشهر تحت فشار مأمورین شهربانی واقع شدهاند که چرا ابراز احساسات راجع به ملی شدن صنعت نفت کردهاند و این یک موضوعی است که باید مجلس توجه بکند و ما هم کارمان از استیضاح و سؤال نسبت به دولت گذشته سؤال میکنیم پنج شش ماه طول میکشد استیضاح هم که میشود به شرح ایضاً در این موضوع ما در مجلس اگر اقلیت هستیم ولی اکثر ملت ایران و تصور میکنم اکثر آقایان نمایندگان هم طرفدار آزاد شدن ایران از شر این کمپانی غاصب باشند ولی دولت که متکی به نود و یک رأیی که به عقیده من عنوان تصدقت شوم سرلوحه مراسلات را دارد و معنایی ندارد اسباب رحمت مردم را فراهم میکند استدعای من از آریالایانی این است که آن آقایان که به این دولت رأی دادهاند تذکر بدهند این رفتار که مرضی ملت ایران نیست تعقیب نشود که منجر به یک انقلاب و هرج و مرجی خواهد شد موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم موضوع تقسیم املاک است (نصرتیان و صفوی فروش املاک) این روزها خیلی این حفر به گوش من میخورد بدبختانه کار مملکت ما وارونه است در همه جای دنیا برای ملی شدن و کوتاه کردن دست سرمایهداران بزرگ دولت خودش اقدام میکند این همسایه دارهای بزرگ دولت خودش اقدام میکند این همسایه بزرگ ما روسیه آن املاک را از دست مردم گرفته و خودش دارد اداره میکند یک عده کلخوز هم هست که عنوان خرده مالک دارند و مال خرده مالکین را اداره میکنند در ایران وارونه است وقتی که صحبت تقسیم املاک میشود یعنی دولت خودش صلاحیت اداره املاک را ندارد بای خالصجاتش را بین مردم تقسیم بکند (صحیح است) هر چیزی وارونه آن در ایران عمل میشود و آنچه که در دنیا منظور نظر هست در ایران وارونه عمل و صحبت میشود این هم بیفلسفه نیست وقتی دولتها دولتهایی باشد که مجری فکر اکثریت ملت نباشد و حامی منافع آن طبقه نباشند بهتر این است که املکا به دست خرده ماکل بیفتد که آنها برای منافع خودشان وسیله آبادی مملکت را فراهم بکنند و این فکر را من مخالفش نیستم من مخالف این عمل نیستم این را فقط خواستم عرض کنم که این رویه یک رویهایست برخلاف همه جای دنیا اصول فلاحتی درایران حالا قبل از اسلام هم همین جور بوده. بعد از اسلام این رویه پیش آمده من هنوز تاریخش را نتواتستم تشخیص کنم ولی پایه فلاحت ما روی شرکت است که عوامل خمسه را در نظر میگیرند و یک شرکتی است بین صاحبان این عوامل یک نفر هست که نیروی بدنی و فکری خودش را برای کارهای فلاحتی صرف میکند این یک سرمایه و ثروت زراعتی است ولی این شخص بیچاره اگر آذوقهای نداشته باشد اگر ماشین زراعتی در اختیار نداشته باشد این بدبخت نمیتواند کار کند و سرگردان میماند تولیدکنندگان این ثروت آن زارعی است که در آن سرما و گرما برای تولید این سرمایه زحمت میکشد برای ایجاد فلاحت یکی دیگر از عوامل بذر است که آن بذر باید کاشت بشود و برای کاشت آنها باید بهشان داده شود که زارع وسیله زراعتش فراهم شود والا این بدبخت بیچاره نمیتواند کاری انجام بدهد اینجا اصطلاحات متفاوت است آن کسی که بذ و گاو را تهیه میکند در تهران گاوبندش میگویند هر جایی اصطلاحی دارد یکی هم آب یا زمین تهیه میکند. مخصوصاً در اراضی ییلاقی زمین تهیه کردن یک کاری است سنگبندی میکنند طبقهبندی میکنند تسطیع میکنند برای زراعت و حاضر میکنند و دیگر از عوامل آب است. یکی زمین یکی بذر یکی آن کسی که گاو مساعده خوراک زارع یا نف و ماشین را تهیه میکند و میدهد یکی هم آن کسی است که نیروی بدنی خودش را صرف کار فلاحتی میکند و فلاحت ما عبارت از این شرکتی است بین این پنج طبقه که آنها تولید میکنند محصول زراعت را این شرکت و تقسیم از قدیم بوده و هنوز هم هست منتهی به همین شکل که وقتی حق و عدالت نباشد هر طبقه قویتری نسبت به طبقه ضعیفتر خودش تعدی میکند حقوق او را غصب میکند در عمل فلاحت هم همین رویه هست یک کسی که اقوی است ممکن است حقوق آ«کسی را که ضعیفتر است تضییع بکند. آن کارگری که نمیتواند برای دفاع خودش کوشش بکند و تمام نیروی بدنی خودش را برای کار زراعت تخصیص داده و بدبختانه وکیل هم در مجلس شورای ملی عملاً ندارد او حقش به اسامی مختلف تضییع میشود یک نفر به عنوان گاوبند میآید آنجا یک خروار گندم برای آذوقه آ«زارع میدهد که سر خرمن او را رد کند و یک خروارش را یک خروار و نیم مطالبه میکند در صورتی که در هیچ جای دنیا سود را صدی پنجاه قرار ندادهاند این دو ظرف شش ماه که یک خروار گندم میدهد میخواهد یک و نیم برابر ازش بگیرد یا به عناوین دیگر او را لخت میکند ولی آنهایی که آب و خاک داشتهاند در ایران آنچه تحقیق شده اینها اغلبشان مقروض شدهاند برای اینکه پولی تهیه بکنند که به رعیت بدهند که این رعیت بتواند زندگی کند و از آنجا مجبور به فرار کردن نشود (شوشتری - تفاوتی بدهند) مساعده بهش بدهند که کارش را اداره بکند عمده خرابی مال طبقه وسط است آن کسی که رفته است قنات احداث کرده است حاصل دسترنج دارد زحمت کشیده یکی وسط پیدا شده است و یک سرمایه جزئی خرج کرده او بیشتر از دیگران سهم میبرد و آن گاوبند است (صحیح است) فلان ده را وقتی قیمت میکنند مثلاً یک میلیون تومان قیمت دارد در این ده یک میلیونی پنجاه خانوار باید زراعت کند کوشش خودشان را باید صرف کار کنند. یک نفر پیدا میشود. اینجا و پنجاه هزار تومان سرمایه دارد بذر میخرد، گاو میخرد، و در اختیار آن زارعین میگذارد کسی که این عمل را انجام میدهد دو سهم میبرد آن زارعی که تمام زندگانی و حیات خودش و فامیلش را روی این کار گذاشته یک سهم میبرد آن کسی که مالک است مالک خاک است آن هم یک سهم میبرد مالک آب هم یک سهم میبرد حالا این مذاکرهای که راجع به تقسیم پیش آمد میکند اگر مثل سایر حرفهایی که میزنند برای هم رنگ جماعت بودن است این حرفها به درد مردم نمیخورد برای اینکه بدبختی آنها زیاد است برای اینکه محصول بیشتر به دست زارع برسد و ما محتاج نشویم از خارج ایران گندم وارد بکنیم باید کمک به طبقه زارع و فلاح بشود (صحیح است) که او بتواند وسیله آبادی را بیشتر و بهتر فراهم بکند (صحیح است) اگر هماهنگی بین ایران عوامل خمسه باشد و عدالت هم یعنی عدالتی که نچایندش من نمیخواهم کمک بکنند به آن زارع مأمور و ژاندارم و غیره آن زارع بیچاره را بدبخت نکند و اززندگی وکارش بیکار نکند سطح محصول ما بالا خواهد آمد علاوه بر این که ما محتاج نمیشویم که گندم از خارج وارد کنیم بلکه ممکن است به خارج هم بفروشیم (صحیح است) ما یک امتحانی در تقسیم املاک کردهایم در سیستان نظرتان هست یک موقعی که دولت خودش سیستان را خالصه میدانست و آب آنجا را هنوز برادران عزیز افغانی ما ضبط نکرده بودند و میگذاشتند که آب باید به اراضی سیستان که آنجا را مشروب بکند محصول گندم ما در آنجا به درجهای بود که به مصرف سوخت میزدند (صحیح است) این قدر زیاد بود و بعد خواستند آن را تقسیم کنند بین فلاح و زارع بدون اینکه بنیه فلاحتی فلاح را در نظر بگیرند که این استطاعت دارد زراعت کند یا ندارد این را باید گاو داد بذر داد تا بتواند زراعت کند این قسمت را رعایت نکردند رفتند آن اراضی را تقسیم کردند بعضی از آنها که بنیه مالی داشتند یک مختصر زراعتی هم کردند برای خودشان آنهایی که ناشتند گرسنه بدبخت ماندند (صحیح است) و دولت مجبور شد در زمان داور از تهران و کرمانشاه گندم حمل کردند و بردند برای سیستان (صحیح است) جایی که وضعیت به آن خوبی داشت وضعیت به آن بدی پیدا کرد به اسم اصلاحات و به اسم کمک به زارع و فلاح اسم زارع و فلاح بد شد ملکشان هشتاد این مالکین را قول میدهم که اگر کسی ملکشان را بخرد حاضر باشند قیمتی را که ارزیاب معین میکند یک مبالغی هم کم بکنند و بفروشند (صحیح است) من تردیدی ندارم در این قسمت ولی باید کار را درست کرد که سطح فلاحتی ما بهتر شود نه این که املاک را
تقسیم بکنیم و پولشان را بگیریم من معتقد نیستم که این املاک را بفروشند و پولشان را بگیرند و فرار کنند بروند به امریکا و اروپا بنده با این مخالفم (صفوی - مجانی بدهند؟) من معتقدم که باید این اصولی را که عوامل خمسه است دولت عمل میکند و با نظارت دولت آن طبقات ضعیف زیر بالشان را بگیرد که مورد ظلم و ستم قوی واقع نشوند و سطح کشت بلا بیاید و الا دلتان را خوش کنید اراضی سیستان یا اراضی مغصوبه را بین مردم تقسیم کنید این جز بدبختی چیز دیگری برای ما ایجاد نمیماند چه املاک مغصوبه باشد چه موقوفه باشد چه سیستان و چه مغان باشد فرقی نمیکند ما باید طوری عمل کنیم که بنیه اقتصادی آن زارع و فلاح قویتر شود که او بتواند سطح محصول را بالا بیاورد والا با این حرفهای عوام فریبی که گاهی از اوقات دولتها صحبت میکنند و بعضی از مقامات فرمان صادر میکنند اینها به درد این مملکت نمیخورد (صحیح است) و فعلاً هم در این مورد بیشتر صحبت نمیکنم تا بعد.
رئیس - آقای کشاورزصدر.
مکی - آقای کشاورزصدر راجع به سانسور پاکات نمایندگان در صندوق مجلس و اینکه کار آگاهی که در مجلس آمده است بفرمایید.
کشاورزصدر - به نظر بنده موقع در دنیا و مملکت ما به قدری باریک است که در تمام افکار نمایندگان و مقامات مسئول هر کشوری واجب و لازم است که زیادتر از اندازه اوقات عادی توجه به این خطر بکند بنده امروز میخواهم در حضور آقایان محترم راجع به معنای حکومت دموکراسی یک عریضی بکنم و به نظر هر یک از آقایان اگر عرایض بنده بیربط و بیفایده آمد تشریف بیاورند اینجا تذکر بدهند (غلامرضا فولادوند - آقای کشاورز آقای رئیس اجازه نمیدهند) استدعایم از حضور آقایان محترم این است که ولو به نام تأیید باشد در ضمن عرایض بنده قطع کلام نفرمایند که بنده حرفهایم را بزنم اگر آقایان در ظنر داشته باشند قبل از مشروطیت کسانی که قیام کردند و قد مردانگی علم نمودند که برای این مملکت حکوم دموکراسی و مشروطه بیاورند اولین حرفی که میزدند این بود که میخواهیم به مردم عدالت بدهیم میخواهیم به مردم مساوات بدهیم یعنی تساوی حقوق بدهیم این حرف اولی و ابتدایی قیامکنندگان و به وجود آورنده حکومت مشروطه بود یعنی مشروطه با این مقدمه که عرض کردم شروع شد که تساوی حقوق بین تمام افراد باشد یعنی چه به صورت و چه به معی تجاوز و تعدی از طرف یک طبقه یا از طرف فردی بر افرادی دیگر نشود این تجاز اعم است از اینکه یک فردی با لذات خودش بکند یا به یک حکومتی که بر سر کار باشد فرصت این تجاوز را بدهند و یا آنکه حکومتهایی بر سر کار باشند که در نتیجه عدم انجام وظیفه و عدم توجه به حکومت دموکراسی حقوقی از افراد مملکت تضییع بشود بنابراین مورد منفعت مادی و معنوی مملکت باید اگر بالسویه هم تقسیم نمیشود لااقل به تمام افراد مملکت یک سهم ناچیزی رسیده باشد به اعتقاد بنده (این که عرض میکنم به اعتقاد بنده برای این است که حمله نشود به اعتقاد بنده) تا کارگر کارخانه بهداشت و غذا و لباس نداشته باشد چطور میتواند ده ساعت کار بکند و ادعا بکند که من وطن پرستم (گودرزی - کشاورازن راه هم بفرمایید) میرسیم به کشاورزان بحث مفصلی است اما کشاورزان که فرمودید کشاورز و کشاورزی که خودش و گاوش دریک خانه زندگی میکند و وقتی که میخوابند هم آغوش یکدیگر هستند به اعتقاد بنده این را نباید توقع ازش داشت که آن مراتب علاقمندی را داشته باشد (یک نفر از نمایندگان - کدام کشاورز) آن کشاورزی که بیل دستش هست و گاو را میبرد زمین را شخم میزند و به ما میدهد ما میخوریم (مکی - آقای کشاورز خود آن کشاورز هم علف میخورد) خارجیها برای احشام و اغنامشان حاضر نیستند این مسکنهایی که ما برای کشاورزانمام اختصاص دادهایم قبول بکنند (صحیح است) یعنی احشام و اغنامشان را توی خانههای این کشاورزان ما ببرند میگویند خلاف حفظالصحه برای این حیوان است (صحیح است) ولی ما نفسمان در نمیآید اینجا که آدم و انسان در آنجا زندگی میکنند (رفیع - کی این کار را کرده دولت این کارها را کرده؟) بلی میرسیم به آن و بعد هم خواهند گفت که اگر دولت را به ما و رفقای ما دادند اداره میکنیم (احسنت - احسنت) بلی مستخدم و کارمندها به استثنا عده معدوی که از طریق درستی منحرف شدهاند قوت لایموت ندارند (صحیح است) نصف جمعیت ایران اسم بیمارستان و طریق مداوای جدید به گوششان نخورده است (صحیح است) و یک صدم جمعیت ایران قدر متیقن ولو برای یک بار به مداوای جدید و پزشک تحصیل کرده دسترسی پیدا نکرده است (صفوی - تراخم چشم همهشا را کور کرده است) صحیح است و بنده اینجاه عرض میکنم این طور است خود آقایان بصیرترند دو ثلث جمعیت ایران غذای آنها تنها نان خالی است و شاید در سال یک نوبت برای آنها مقدور نیست که طعم گوشت را بچشند (مکی - صحیح است) ظاهراً آقای شهرداری محترم تهرانی برای اینکه به این کارخ نشینان تهرانی بفهمانند که اگر آدم گوشت نخورد خیلی ناراحت است به حمدالله یک وضعیتی به وجود آوردند که چهار پنج روز است آقایان طعم گوشت نخوردن را میچشند و میدانند که چقدر مشکل است اگر گوشت برای آنها نباشد و تغذیه بکنند (مکی - آقای کشاورزصدر آقایان کبک میخورند بوقلمون میخورند) حالا این را هم نفرمایید والا شهردار کبکها و بوقلمونها را هم قحطی میاندازد عرض کنم نود و پنج درصد افراد این کشور سواد خواندن و نوشتن ندارند (صحیح است) چرا؟ برای اینکه اگر سواد میداشتند پی به حقوق خود میبردند و برای استیفای آن قیام میکردند حق خود را از متجاوزن خارجی و داخلی میگرفتند این نقشه کثیف و این نقشه پلید که برای این مملکت کشیدهاند از چند سال به این طرف برای همین است که حقوق افراد را تضییع بکنند و افراد چشم و گوششان باز نشود و نتوانند از حقوق خودشان دفاع بکنند (احسنت) و اگر گاهی عدهای از افراد وطنپرست و علاقمند به این مملکت قیام بکنند و نمایندگان محترم مجلس شورای ملی هم کمک به آنها بکنند و بگویند که حقوق ملت ایران را شرکت نفت جنوب برده و خورده است آن وقت خوابهای بد تعبیری برای مملکت ما میبینند و دست بد سایس حقه بازیهایی میزنند که بنیان این کشور شش هزار ساله را از بین ببرند وطنپرستی از خصایص ایرانیان است (صحیح است) ولی اگر ملاحظه بهتاریخ بفرمایید میبینید که همیشه زمامداران کشور ایران از شش هزار سال پیش تاکنو رعیت را برادر خودشان میخواندند یعین همان حقوق انسانیتی که برای یک نفر ردار قشون قائل میشدند برای یک فرد ارتشی هم قائل بودهاند متأسفانه نقشه پلیدی که اکنون اجرا میشود این اصل و این سنت ایرانیها را از بین برده است بنده اعتقاد دارم وقیت یک فرد عشایری با یک رعیتی احترام به مقام مالک خودش و رئیس عشیره خودش میگذارد که هر دو اگر چیزی میخورند با هم بخورند اگر بلوط میخورند هر دو بخورند نمیشود که یکی در کاخ و توی اتومبیل زندگی بکند و آن شخص در بیابانها (چند نفر از نمایندگان - توی اتومبیل که زندگی نمیکنند) آقا بحث لغتی که نداریم چرا پی بهانه میگردید بنده اگر هر چه بفرمایید یا هر چه شلوغ بکنید عرایضم را نپذیرید خواهم گفت، باید از رعیت و کارگری توقع داشت که حداقل زندگی برای او فراهم بشود کسی که علف و بلوط میخورد و ملخی که برای خوردن محصول میآید میخورد از او نیاید توقع و انتظار داشت که مثل آن کاخ نشین دم بزد از این که ما برای حفظ منافع مملکت حاضریم گناه بزرگ این کار نکردن هیئت حاکمه است تاکنون این همه دولت آمده است سعی کردهاند وضعشان را با تمام معایب حفظ بکنند و همین رویه ارتجاعی فرصت به موریانههای اجتماعی داده است که شیرازه تاریخ پر افتخار ما را از هم بگسلد این دولتها مطلقاً در پی تعمیر این بنای پوسیده نیستند. (مکی - صحیح است) و این قدر مسامحه و تعللل میکنند و میکنیم تا این بنابر سر گناهکار و بیگناه فرو ریزد (صحیح است احسنت) من اعتقاد دارم مجس و این آقایان محترم که نشستهاند مردم مردانه از همین جلسه که بیرون رفتند بنشینند و یک اندیشه و فکری بکنند که برای طبقات دیگر لااقل یک پنجاهم ما که در اینجا زندگی میکنیم وسیله زندگی فراهم بشود. والله به مقدسات عالم به خدای واحد قسم است اگر حالا نکنید یک روزی اجبار و الزام پیدا میکند و آن وقت برای مملکت خطر دارد (صحیح است) این اظهاراتی که من اینجا میکنم آقایان امیدوارم سوء تعبیر اعلیحضرت با کمال حسن نیت به کرات فرمودند (صحیح است) و در قدم اول هم خودشان ثابت کردند که مصلحت در این است (صحیح است) (ناصر ذوالفقاری - دومش هم شما باشید) من هر چه دارم با هم تقسیم کنیم من دو تا یابو دارم قسمت میکنم (ناصر ذوالفقاری - آقایان بنویسید) این است که بنده معتقدم همان طور که شخص اول مملکت ما تشخیص دادند که باید ما تمام افراد یکسان باشیم و یا لااقل از هزار امیتاز که ما داریم یکی هم به آن بیچاره ملت واقعی برسد آقایان همه دست به دست هم بدهند و من راجع به طریقش
کار ندارم راجع به راهش کار ندارم این را شما یک فکری بکنید که بشود به این نتیجه برسیم این را به هر صورتی که میخواهید بکنیم من بحث به این که چه باید کرد به بعد موکول میکنم و این عرضم را در اینجا خاتمه میدهم این نکته را هم باید بگویم اگر به معنی وطنپرستی است که ما میگوزیم افراد انگلستان و دولت انگلستان مثل ما درباره ایران وطن پرست هستند به این کوه و دشت و بیابان که ما علاقه داریم و انسی داریم انگلیسها از ما علاقهشان زیادتر است چرا؟ برای این که این کوه و دشت و بیابان منافع آنها را حفظ میکند ولی بدبختانه آن چیزهایی که مفید به حال ما هست آنها میبرند و وطنپرستی و اظهار علاقه به این آب و خاک و کوه میکنند وطنپرستی و اظهار علاقه به خلق و ملت این مملکت است وطنپرستی علاقه به آب و خاک تنها نیست در خاتمه با اجازه مقام ریاست یک نامهای رسیده است از یک نفر از متحصنین مجلس است برای اطلاع آقایان که قرائت میکنم.
آقایان نمایندگان محترم توجه بفرمایید شرکت نفت ایران و انگلیس فدوی را پس از ابتلا به بیماری خانمانسوز سل بدون معالجه و حقالمعالجه از کار منفصل نمود هستی و نیستیم در راه معالجه این بلای خانمانسوز به مصرف رسید بهبودی حاصل و به گواهی پزشکان متخصص قادر به ادامه کار گردیده و شرکت نفت به این گواهینامه وقعی نگذاشته از اعاده شغلم خودداری نمود یک مشت عائله بدبخت خود را در این فصل زمستان به خدا سپرده هفت روز است به خانه ملت متحصن شدهام مقرر بفرمایید پس از این همه مصیبت و بدبختی عجالتاً کار به بنده ارجاع گردد.
محمدمهدی طاهری.
خاک بر سر این کمپانی خاک بر سر این کمپانی که خودش هم شعور پیدا نکرده است که دنیا تغییر پیدا کرده است.
مکی - و آن دولتهایی که این کمپانی را تقویت میکند.
رئیس - آقای مسعودی.
محمدعلی مسعودی - آقای کشاورزصدر توجه بفرمایند ایشان اینجا بیانی فرمودند که حقیقتاً بنده اینجا متأثر شدم مطلبی که امروز میخواستم بگویم غیر از این موضوع بود بیانات ایشان مرا وادار کرد که بنده این بیانات را بکنم عرض کنم که فرمودند نود و پنج درصد مردم مملکت ما بیسواد (حاذقی - این طور نیست نود و پنج درصد نیست در شهرها شصت درصد باسوادند) و بایستی ما یک کاری بکنیم که مردم باسواد شوند تا بتوانند به حقشان برسند نواقصی برای این کار ذکر فرمودند که به نظر بنده صحیح بود ولی نقص اساسی را نفرمودند (کشاورزصدر - وجود این دولتها) اجازه بفرمایید عرض کنم تا در انتخابات اشخاص باسواد شرکت نکنند وضعیت مملکت اصلاح نمیشود (صحیح است) ملاحظه بفرمایید در دوره پانزدهم یک لایحهای دولت آورد به اینجا و تا ماده ششم آن تصویب شد که مردم باسواد رأی بدهند ولی بعضی از رفقا معتقد نبودند آن موقع میگفتند که حالا صحیح نیست در صورتی که در اشتباه بودند همان موقع هم ما و عدهای از دوستانمان که الآن اینجا حاضرند و در مجلس پانزدهم هم بودیم با آنها خیلی مذاکره و بحث کردیم ولی متأسفانه قانع نشدند بنده با خیلی از رفقا که اسم نمیبرم صحبت کردم از جمله آقای ملکمدنی که در آن دوره زیاد موافق نبودند این دوره صریحاً فرمودند که من به این نتیجه رسیدم که بایستی حتماً انتخابات مجلس شورای ملی در آینده رأیش با باسوادها باشد (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان - میفرمایند که نگفتهاند) بنده این را عرض میکنم شاهد هم دارم در کمیسیون کشور فرمودند و بنده تعجب میکنم که رفقا چرا ایشان را وادار میکنند که یک بیان صحیحی که فرموند عدول بفرمایند (ملکمدنی - آقای مسعودی همان طور که فرمودید هر وقت همچو طرحی بیایند آن وقت عقیده خودم را عرض میکنم) خود بنده یک آدمی بودهام که در اظهار عقیده خودم از هیچ کس باک و ترسی نداشتهام و همیشه هم عقیدهام را گفتهام این عرض را که کردم منباب حکایت بود که جناب آقای ملکمدنی هم خودشان فرمودند و بنده هم نقل قول کردم و نظر خاصی نداشتم (حاذقی - الان جزو دستور مجلس است) بنده یک مطلبی را اینجا میخواهم عرض کنم و بنده میدانم که جزو دستور مجلس است ولی بایستی که مقدم بر سایر کارها قرار بگیرد یکی لایحه انتخابات و دیگری طرحی است که از طرف مجلس سنا راجع به قانون شهرداری تصویب شده برای تشکیل انجمن شهر (حاذقی - دو ماه است که آمده) ملاحظه میفرمایید در روز ششم آبان ۱۳۲۹ یعنی تقریباً دو ماه و دو ماه و نیم و سه ماه در مجلس سنا این حق را برای مردم شهرها که برای تشکیل انجمنهای شهر است شناختهاند و وزارت کشور هم از موقع تصویب این قانون انتخابات انجمن شهر را مطابق قانون قدیم که در کمیسیون کشور در دوره پانزدهم به تصویب رسیده متوقف ساخته یک عده از شهرهای ما مردمانش الآن بلاتکلیف هستند که نمیدانند چه کار کنند انجمن شهر تشکیل نشده است منجمله همین تهران ملاحظه میفرمایید که چه ابتلا آتی اهالی تهران دارند و نمیتوانند شخصاً خودشان تصمیم بگیرند در تمام این موارد میبینیم که صریحاً در کار مردم دولتها دخالت میکنند و برخلاف حق ما جلوی این حق را گرفتهایم یعنی یک لایحهای که در سنا در دو ماه و نیم قبل تصویب شده است ما جلو آن را گرفتهایم و هنوز ما نمیتوانیم راجع به این موضوع مهم تصمیم بگیریم فقط دو ماه است یکی رأی را باسوادها میدهند یکی هم انتخابات شهردار است که انتخاب شهردار را با نظر خود اعضا انجمن شهر میگذارد (حاذقی - آقای مسعودی جزو دستور نیامده) بلی در دستور مجلس نیست ولی در دستور کمیسیون کشور است که متأسفانه کمیسیون کشور هم دو هفته است که تشکیل نشده است (یک نفر از نمایندگان - تقاضا کنید که مطرح بشود) عرض دیگر بنده راجع به یکی از قضات بسیار شریف دادگستری بود آقای نصرتالله امینی رئیس اداره سرپرستی که دیشب در جلسه فراکسیون ما یکی از رفقا این طور عنوان مطلب فرمودند که به ایشان اهانتی شده است این موضوع در آنجا مطرح شد (فقیهزاده - کی اهانت کرده) بنده نمیدانم که چه شخصی اهانت کرده ولی این طور رفقا تصمیم گرفتند که ما این موضوع را به دولت تذکر بدهیم که نسبت به این قاضی شریف که در قاچاق خوزستان وقتی رفت و کشفیاتی کرد و دولت بیست و هشت هزار تومان حقالکشف برایشان معین کرد آن پول را به صندوق دولت برگرداند و نگرفت وقتی که دولت به این قبیل قضات و اصولاً نسبت به قضات توجه مخصوصی نکند و نباید به یک قاضی در پشت میز قضاوتش اهانتی بشود برای این که عدلیه متزلزل میشود بنده شنیدم که یک کسی رفته است و نسبت به او اهانت کرده است و او را کتک زده است این را دولت باید توضیح بدهد که چه بوده (پیراسته - جرم است و باید تعقیب بشود) اگر قاضی بوده طرف در محکمه انتظامی تعقیب بشود و اگر خارجی بود طبق مقررات باید مجازات بشود و احترام قضات باید محفوظ باشد
ابریشمکار - آقای مسعودی این پول را به صندوق دولت برنگرداند بلکه به دست خودش به اشخاص داد.
رئیس - آقا این نطق قبل از دستور است جواب ندارد.
محمدعلی مسعودی - عرض دیگر بنده راجع به کارگران کارخانه شهرضا است کارخانه شهرضا مدتی است تعطیل شده است و مطابق اطلاعاتی که آقای برومند اینجا بیان فرمودند به واسطه تقلب مدیران سابقش منجر به تعطیل شده است یک عده از کارگران آنجا بیجهت بیکار شدند و الآن در مجلس متحصن شدهاند و اینها ادعاهایی دارند نسبت به مدیران سابق که به عدلیه اصفهان شکایت کردهاند و یک عدهشان هم مدتی است که در مجلس متحصن هستند اینها شکایتشان کاملاً وارد است یعنی بیجهت و بدون دلیل اینها بیکار ماندهاند از طرف مدیران کارخانهجات به آنها کوچکترین دستوری یا ابلاغی که از کار برکنار بشوند داده نشده اینها سرگردان هستند نمیدانند که کارگر کارخانه شهرضا یا جای دیگر هستند وزارت کار باید توجه مخصوص بکند و این موضوع در کمیسیون کار اتفاقاً مطرح شد آقای دکتر هدایتی به وزیر کار و معاون وزارت کار تذکر فرمودند و قرار شد که رسیدگی بشود و بنده تمنا میکنم که دولت به این موضوع توجه بکند و هر چه زودتر سر و صورتی به کار این کارگران بیچاره بدهد یک نامهای هم از طرف آقای محمدمهدی طاهری کارمند شرکت نفت به اینجانب رسیده که رونوشت آن را به مقام ریاست تقدیم میکنم این شخص را بنده نمیدانم که همان بود که آقای کشاورزصدر فرمودند یا شخص دیگری است این شخص بدبختی است که دو سال است شرکت دیناری به او حقوق نداده و تمام زندگی و هستی او در بیمارستان آقای دکتر یزدی برای مصارف معالجهاش صرف شده آقای وزیر کار باید به کار این شخص توجه بفرمایند بنده تقاضا میکنم از آقای دکتر صالح که این موضوع به خصوص را یادداشت
بفرمایند بلکه از شرکت نفت توضیح بخواهند که این موضوع چرا این طور شده است و یک کارگری که سالیان دراز کار کرده و بعد همان دودها همان سموم او را مسلول کرده است به چه مناسبت پس از معالجه او را مشغول کار نمیکنند یا مخارج معالجاتش را نمیدهند (اللهیارصالح - منحصر به این یک نفر نیست) بنده به طور کلی عرض میکنم البته چون این یک مورد را اسمش را میدانستم و شرحی نوشته بود عرض کردم بنده تقاضا میکنم از وزارت کار که نسبت به تمام کارگران مریض شرکت نفت این موضوع را بخواهند و هر کسی هم هست به کار بگمارند و پول معالجه را از شرکت نفت بگیرند و به آنها بدهند.
دکتر طبا - قانون کار را اجرا کنند.
وزیر بهداری - اسمش چیست؟
محمدعلی مسعودی - اسمش محمدمهدی طاهری است.
۳ - تقدیم لایحه واگذاری قسمتی از اراضی مجلس به مجلس سنا
رئیس - مطلبی است که باید باطلاع آقایان نمایندگان برسد و آن موضوع چند قطعه زمین است که سابقاً مجلس شورای ملی خریداری کرده و چون فعلاً مورد احتیاج نیست میخواهد برای ساختمان به مجلس سنا بفروشد لایحه اش را اداره کارپردازی میدهند.
اسلامی - آقای در این مملکت فقیر چی میخواهند بسازند همین جا نشستهاند پارلمان میخواهند چه کار کنند.
رئیس - حالا شما چه اصراری دارید؟
اسلامی - همین جا هستند دیگر.
رئیس - آقای امینی.
امینی - مطلب را مقام ریاست فرمودند لایحه راجع به یک مقدار از اراضی قسمت شمالی باغ بهارستان است که مطابق اجازه قانونی مجلس از اضافه درآمد مطبعه خریداری کرده است چون مجلس سنا جا نداشت تقاضا از مجلس شورای ملی شد در هیئت رئیسه مطرح گردید تصویب نمودند که کارپردازی لایحه آن را تهیه کند، لایحه آن را مخصوصاً بدون فوریت تقدیم میکنم که در کمیسیون محاسبات حلاجی بشود و بعد برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی بشود.
رئیس - بکمیسیون محاسبات فرستاده میشود.
۴ - بقیه مذاکره در گزارش کمیسیونهای بهداری و دادگستری راجع به لایحه بهداشت شهری
رئیس - دستور لایحه بهداشت شهری است که باید رأی گرفته بشود در مواد، آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد، ماده اول مطرح است، آقای اردلان بفرمایید.
اردلان - عرض کنم که بنده در این ماده اول لایحه بهداشت یک نقصی دیدم به این لحاظ اسم نوشتم که بیایم به استحضار جناب آقای وزیر بهداری برسانم و تقاضا کنم که در صورت امکان برای رفع این نقص مساعدت بفرمایند و منظور بنده را تأمین کنند، مقدمتاً بنده عقیدهام این بود که این لایحه بهداشت شهری بسیاری از موادش از وظایف انجمنهای قانونی شهر بود و احتیاج نداشت که یک لایحهای مشتمل بر ۱۵ و ۱۶ ماده به مجلس تقدیم بشود اگر ما یک انجمنهای قانونی در شهرهای ایران به وجود بیاوریم احتیاج نداشت که یک قانون به این مفصلی نوشته شود الآن هم همکارن محترم تذکر دادند که ما از کمیسیون محترم کشور از رئیس محترم کمیسیون کشور تقاضا کنیم که آن دو مادهای که از مجلس سنا فرستادهاند زودتر گزارش آن را به مجلس شورای ملی بدهند برای این که اگر مطابق قانون شهر تهران یا شهرهای دیگر انجمن شهر داشته باشند بنده چندین ماده این را خودم مطالعه کردم دیدم که انجمن شهر کاملاً میتواند در حدود اختیاراتش این را تصویب بکند و محتاج نیست که مجلس شورای ملی رأی بدهد فقط یکی دو نکته راجع به جرایم کوچکی بود که مجلس شورای ملی ممکن بود در یک ماده واحدهای این نظر را به این صورت در آورد حالا این قانون آمده است اینجا و ما باید تکلیف این را معلوم کنیم درماده اول این طور است که اگر هر کسی تا یک گواهینامه رسمی در دستش نباشد نمیتواند طبابت کند یا داروسازی دائر کند حالا بنده عرضم فقط در قسمت داروسازی بوده است به عقیده بنده کافی نیست که یک کسی یک گواهینامه رسمی در دست داشته باشد و داروخانهای هم باز بکند و اگر نظارت دولت دنبال کار او نباشد به عقیده بنده بهداشت شهر صورت وقوع پیدا نمیکند اول بنده یک مثلی عرض میکنم و بعد عرض خودم را میکنم که در ممالک خارجه آنچه بنده دیدم چه جور است و در این لایحه پیشبینی این منظور نشده است، بنده خودم یک وقتی مریض بودم طبیب نسخهای داد که از داروخانه گرفتم بعد یک مسافرتی برای من پیش آمد به کرمان و این دوا در کرمان تمام شد وقتی که آن نسخه را در کرمان گرفتم هم رنگ و هم طعم آن فرق داشت با دوایی که در تهران گرفته بودم بالاخره به اجبار آن دوا را خوردم و بعد مسافرت بنده طول کشید زاهدان و زابل رفتم و بعد به مشهد آمدم در هر کجا همان نسخه که یک دوا بوده و تجدید میشد هم از حیث رنگ و هم از حیث طعم با هم فرق داشت و ممکن است در شهر تهران هم یک کسی یک نسخه معینی از یک دواخانه معینی بگیرد که با یک دواخانه دیگر از حیث طعم و رنگ فرق داشته باشد این برای این است که در دستگاه دولتی ما یک مؤسسهای وجود ندارد که نظارت بکند و تطبیق بکند نسخههای پیچیده شده مردم را با دواهایی که در آن نوشته شده حالا آقای دکتر صالح استدعا میکنم که توجه بکنید در تمام ممالک دنیا این مؤسسه وجود دارد اگر شما یک نسخهای را از یک دواخانهای گرفتید یک مؤسسهای هست که بتواند دواهای موجود در آن شیشه را با آن نسخه تطبیق بکند از حیث کمیت و کیفیت و ببیند واقعاً نسخهای که دکتر نوشته است عین همان دارو است یا این که دواخانه یک دوای ارزانتری یا دوای مشابه آن را توی شیشه ریخته و به مریض داده بنابراین در این لایحه به نظر بنده برای تأمین بهداشت شهر یک چنین مؤسسهای باید به وجود بیاورید و بنده در هیچ جای این لایحه آن را ندیدهام (فقیهزاده - در تهران شد در ولایات چه کنند؟) اجازه بفرمایید چون در این لایحه منظور بنده نه در تهران تنها است بلکه برای همه ولایات است چون این منظور در این لایحه تأمین نشده است خواستم که نظر جناب آقای وزیر بهداری را نسبت به این موضوع جلب کنم و برای نماینده مجلس هم پیشنهاد خرج مقدور نیست و نمیدانم که چه نظری در این باب اتخاذ خواهید فرمود که راه حلی در نظر خواهید گرفت و این مؤسسه عبارت از این است که هر کسی یک نسخهای را پیچید البته آن دواهایی است که ممزوج میشود با هم و اگر یک دواخانهای دوایی به مریض داد آن مؤسسه آن دوا را میگیرد با نسخه آن تطبیق میکند و میبیند که عین آن نسخه داروخانه دوا به شما داده یا دوای مشابه آن را و ما اگر بهداشت شهر میخواهیم تأمین شود لازمهاش این است که یک چنین مؤسسهای به وجود بیاوریم البته احتیاج نیست هر دوایی که از دواخانه گرفته میشود فوراً آن مؤسسه تجزیه کند و موجب تعویق استعمال آن دوا را فراهم کند ولی همین قدر که یک مؤسسهای وجود داشت دواخانهها همیشه متوجه هستند که یک نظارتی پشت سر کار آنها خواهد شد و حتماً دقت خواهند کرد دوایی که در نسخه نوشته شده عین آن دوا را برای مصرف مریض بدهند ولی اگر چنانچه یک چنین مؤسسهای وجود نداشته باشد همین است که ما الان در حال حاضر داریم یعنی شما یک نسخهای را میدهید به مریض و مریض میرود از یک دواخانهای میگیرد و هیچ کنترلی نیست که مریض بداند و مطمئن باشد همان دوایی که دکتر داده است در آن نسخه به کار رفته است یا نه این است که بنده خواهش میکنم از آقای وزیر بهداری این نقصی که در این لایحه هست آن را رفع نمایید البته تمام مجموع این را مجلس شورای ملی رأی میدهد و ضمناً خواستم عرض کنم اگر ما موضوع آب شهر و لولهکشی را درست نکنیم هیچ قدمی برای بهداشت شهر بر نداشتهایم (صحیح است) پریروز که بنده با جناب آقای رزمآرا صحبت میکردم ایشان گله میکردند که این لایحه لولهکشی مدتی است در مجلس مانده است من عرض کردم که شما راه مستقیم را ول کردید و راهی را که نباید بیایید آمدهاید اصلاً اگر شما انجمن شهر تهران را انتخاب کرده بودید لازم نبود که این لایحه لولهکشی به مجلس بیاید انجمن شهر میتواند قانوناً به وظیفهای که قانون برای او تعیین کرده است عمل کند و وضع لولهکشی و آب تهران را خودش درست کند شما انتخابات انجمن شهر را معوق میگذارید آن وقت یک لایحهای برای لولهکشی میآورید که دو سه ماه است در مجلس سنا و دو سه ماه هم در مجلس شورای ملی میماند بالاخره نه تنها در شهر تهران بلکه در تمام شهرهای ایران اشکالاتی برای نبودن انجمن شهر هست حالا فرض بفرمایید به موجب این قانون لولهکشی
تهران درست شد ولی بالاخره این کار کار انجمن است مجلس شورای ملی وظایف دیگری دارد، انجمنهای شهر یک وظایف دیگری دارند، موضوع بهداشت شهر را که در مقدمه عرایضم عرض کردم بسیاری از مواد آن را ممکن بود که خود انجمن شهر روی وظیفهای که خودش داشت عمل کند و لولهکشی تهران هم مربوط به انجمن شهر است که به مراتب به وظیفهاش نزدیکتر است تا این که بیاید به مجلس شورای ملی و یک قانونی بگذرانند، بنده استدعا میکنم از آقای وزیر بهداری که اگر نسبت به این امری که عرض کردم فقط برای نظارت در دواهایی که به مریض میدهند اگر یک راهی به نظرشان رسیده که به بنده بفرمایند که اگر بنده به این لایحه رأی میدهم از روی عقیده و ایمان باشد در خاتمه عرایض خودم از آقای وزیر بهداری بنده شخصاً تشکر میکنم برای توجهی که نسبت به بهداشت کردستان مبذول فرمودند در بسیاری از نقاط کردستان ما اصلاً طبیب نداشتیم در اثر توجه ایشان طبیب فرستاده شده است و مرتباً هم هر هفته صندوق دوا فرستاده میشود این است که بنده خیلی ممنونم از ایشان و امیدوارم فرصت ایجاب بکند که چندین سال ایشان در رأس وزرات بهداری بمانند (فقیهزاده- همه از ایشان ممنونند) تا وضع بهداری صورت بهتری بخود بگیرد.
رئیس - آقای دکتر برال.
دکتر برال - بنده در نظر داشتم در موقع طرح کلیات لایحه بهداشت شهری عرایضی بکنم و مطالبی را به سمع آقایان محترم برسانم ولی با تصویب کفایت مذاکرات نوبت به اینجانب نرسید، به نظر بنده لایحه بهداشت شهری از لوایح بسیار خوبی است که از طرف وزارت بهداری تقدیم مجلس شورای ملی شده است (صحیح است) آقایان تصدیق بفرمایید در امور اجتماعی آن هم امری که با حیات و بهداشت مردم و عموم سر و کار دارد گذشتهای فردی و بخششهای فردی و اغماضهای شخصی جایز نیست (صحیح است) من متأسفم از این که تصویب این لایحه مخصوصاً تصویب ماده اول این لایحه ممکن است به ضرر چند نفری تمام بشود اما تصدیق بفرمایید هیچ یک از این قوانین عادله هم وجود ندارد که پس از تصویب خواه و ناخواه به ضرر عدهای تمام نشود اما موضوعی که در نظر قانونگذار است نفع عموم است نه نفع چند نفر، بنده از اشخاصی بوده و هستم که مایلم شاید میتوانیم برای این عده هم که ضرری متوجه میشود راهی پیدا کنیم اما آن راه این نیست برای چه؟ آقایان اطلاع دارند در بیست و چند سال قبل یعنی موقعی که دانشگاه ما تأسیس شد، دانشکدههای داروسازی، پزشکی، و دندانپزشکی به وجود آمد عدهای به مجلس و نمایندگان وقت متوسل شدند و تقاضا نمودند و تقاضای آنها هم کاملاً به جا بود که چون یک عدهای هستیم که سالیان دراز به عنوان داروسازی، پزشکی، دندانپزشکی، مشغول بودهایم شامل شرایطی که بتوانیم وارد دانشگاه بشویم نیستیم مجلس مقننه و مجلس شورای ملی موافقت نمایند تا با گذراندن امتحانی بتوانیم به عنوان مجاز مثل سابق به کار خود ادامه بدهیم در آن تاریخ یعنی بیست و چند سال قبل مجلس شورای ملی موافقت نمود و این موافقت کاملاً به جا بود تا این که عدهای از امتحان اولیه و در مدتی که قانون تعیین نموده بود نتوانستند از عهده امتحانات بر آیند و مجدداً تقاضا شد باز مجلس شورای ملی تجدید نمود و به این عده فرصت داد که باز هم امتحان بدهند یعنی برای مرتبه دوم برای این عده و برای مرتبه آخر برای ایران عنوان پزشک مجاز و داروساز مجاز و دندانپزشک مجاز را قبول نمود از بیست و چند سال به این طرف دانشکدههای ما به کار افتاد سالی چند صد نفر طبیب و داروساز و دندانپزشک تحویل جامعه میدهد، بنده با این که اظهارات دو طرف را شنیدهام و نظر به وظیفه داروسازی و پزشکی که دارم عرایضی را که به عرض میرسانم خدا را گواه میگیرم فقط به مصلحت بهداشت کشور و مصلحت بهداشت عموم است داروسازان دیپلمه و دکترهای دندانپزشکی معتقدند که اگر قرار بود و بنا باشد هر چند سالی یک عدهای با تحصن در مجلس و توسل به عدهای از نمایندگان خواه به حق و ناحق بیایند و ما را به سیر قهقرا بگذارند و بعد از بیست و چند سال همان خواهش را از از مجلس بکنند پس مقصود از تأسیس دانشگاه چیست؟ و آیا دنیای امروز به ما اجازه میدهد که ما بعد از چند قرن که توانستیم همان مقام علمی را برای خود حائز بشویم که دیگران چندین سال قبل حائز بودند برگردیم، من خیال میکنم با این که عدهای از نمایندگان محترم شهرستانها که تحت فشار نداشتن پزشک یا دندانپزشک یا داروساز واقع شدهاند باز هم این حقیقت را زیر پا میگذارند بنده منکر نیستم که تعداد داروساز و پزشک و دندانپزشک در ایران و به خصوص در شهرستانها کافی نیست اما راه حل آن نیست که ما هر چند سال به یک عدهای برخلاف قانون برخلاف اساس تأسیس دانشگاه اجازه امتحان با اجازه شغل یا فنونی را بدهیم که اساس بهداشت جامعه را متزلزل بکنیم (مخبر فرهمند - راه حلش چیست؟) عرض میکنم مطابق نامهای که سندیکای داروسازان به اینجانب نوشتهاند و صورتی که از داروسازان که امروز خود را به نام پراتیکی میخوانند و دارای دواخانه هستند در حدود صد نفر تعیین کردهاند خود همان پراتیکیها هم طبق نامههایی که فرستادهاند در حدود صدنفر تعیین کردهاند تصدیق بفرمایید که دانشکده داروسازی که در سال بتواند ۳۰، ۴۰، ۵۰، داروساز تحصیل کرده خارج کند این صد نفر عدد مهمی نیست و این صدنفر میتوانند اولاً با شرکت داروسازهایی که واجد این شرایط هستند شرکت کنند یا میتوانند داروخانههای خود را به آن داروسازان بفروشند یا این عده میتوانند به عنوان کمک داروساز یا به عنوان کمک دندانسازها در داروخانهها یا در مطبها کار کنند (ثقةالاسلامی سلطانی - ولایات را هم بفرمایید) عرض کنم که جناب آقای سلطانی داروخانه خودم را مثل میزنم الآن دو نفر کارآموز در داروخانه هست هر سال دو نفر کارآموز به داروخانه بنده میفرستند که الآن که بنده اینجا با آقایان صحبت میکنم یک نفر داروساز دکتر که پارسال تحصیلات خود را تمام کرده است به عنوان کارآموز در داروخانه بنده مجاناً میکند، یک نفر از سال چهارم کار میکند یک نفر از سال سوم کار میکند در داروخانه بنده به تنهایی ۵ نفر با سه نفر دکتر داروساز میتوانم تقدیم جامعه بکنم همین طور داروخانههای دیگر هر کدام دو نفر یک کارآموز کار میکند کارآموز اساساً یک اساسنامهای یک دوره یک ساله را موظفند کارآموزی کنند و خود اینها حاضرند که بیشتر از یک سال هم مجاناً کار کنند در داروخانهها پس به این طریق وظیفه شهرستانها سهلتر خواهد شد و الا این وظیفه وزارت بهداری است آقایان نمایندگان شهرستانها باید به وزارت بهداری فشار وارد بیاورند عدهای از داروسازان را از پشت میز بردارند و عدهای را بنده میشناسم که امروز کار دیگری میکنند جز داروسازی آنها را مجبور بکنید که به شهرستانها بروند (بعضی از نمایندگان - نمیروند) (حبیبپناهی - داروخانه سرمایه میخواهد) بر فرض هم اگر یک عدهای داروساز حاضر نشوند که به شهرستانها بروند وقتی که در یک شهرستان سه داروخانه مجاز بسته شد مسلماً منافع این داروسازان ایجاب میکند که از تهران حرکت کنند و در آن مراکز داروخانه تأسیس کنند بنده راجع به هیئت پزشکی یعنی امور پزشکی داروسازی یا پزشکی یا دندانپزشکی همین قدر اکتفا میکنم و معتقدم که آقایانی که عقیده دارند باید اصلاحات شروع بشود و این اصلاحات باید از بالا به پایین شروع بشود بنده یک جمله اضافه میکنم باید اصلاحات شروع بشود از بالا به پایین به شرط این که از بهداشت شروع بشود چرا؟ برای این که کمتر کسی است که اهمیت به بهداشت و سلامت افراد نگذارد و همان طور که آقایان بیش از بنده این موضوع را اطلاع دارند شارع دین اسلام هم به این قضیه تأکید و اشاره فرموده است: العلم علمان علمالادیان و علمالابدان، نمایندگان محترم توجه بفرمایند اگر من معتقد هستم که اصلاحات باید از بهداشت شروع شود و معتقدم بر فرض هم به چند نفر اگر فشار وارد میآید اگر آن آقایان خود را به جای یک نفر نماینده بگذارند به جای یک نفر داروساز بگذارند و به جای یک نفر پزشک بگذارند من خیال میکنم که آن آقایان اظهاراتی غیر از این که بنده در پشت تریبون اظهار کردم اظهار دیگری نکنند، مثل دیگری بنده میزنم اگر دولت وقت صلاح بداند معبری را گشاد نماید یا جادهای را احداث نمایند نمیتواند به صرف این که خانه پیرزنی و یا کلبه فقیری از بین میرود از گشاد نمودن و یا ایجاد مسیری به نفع مملکت خودداری نماید بنده در آخر عرایضم باز اظهار میکنم که این عده در مضیقه هستند و دولت باید به این عده کمکی بکند ولی راه کمکشان این نیست و این لایحه بهداشت مخصوصاً ماده اول که تصریح میکند که اشخاصی که به عنوان داروسازی، پزشکی، دندانپزشکی، مامایی، اشتغال میورزند باید مستقلاً دارای مدرک علمی باشند و مدارک علمی قابل نقل و انتقال نیست من یقین دارم
که این آقایان همان طوری که چندین بار درب مجلس به بنده مراجعه کردهاند به سایر آقایان نمایندگان محترم نیز مراجعه کردهاند اگر انصاف را در نظر بگیرید جز اظهارات من اظهارات دیگری نخواهند بود.
رئیس - آقای دکتر طبا.
دکتر طبا (مخبر کمیسیون بهداری) - آقایانی که به عنوان مخالف که با این لایحه صحبت فرمودند خوشبختانه مخالفت خیلی اساسی با اصل لایحه نبود آقای مکی در کلیات یک مخالفتهایی فرمودند و نکتهای که مخصوصاً ایشان تذکرد دادند یکی راجع به سل بود که فرمودند در این لایحه راجع به سل اقدامی نشده است و دیگر راجع به دندان سازان و داروسازان پراتیکی بیاناتی فرمودند راجع به سل اتفاقاً این لایحه بهداشت شهری برای جلوگیری از امراض است و جزو امراض سل هم هست اگر ایشان در موادش دقت بفرایند مخصوصاً پیشبینی شده جلوگیری از یک اماکنی که برخلاف بهداشت و جلوگیری از اماکنی که دور و سموم و گرد و خاک دارند و من غیرمستقیم یا به طور مستقیم موجب ابتلا به بیماری سل میگردند (مکی - بنده گفتم برای آنهایی که مبتلا شده و جا ندارند فکر بکنید) ولی این لایحه بهداشت شهری برای جلوگیری از مرض است نه برای معالجه امراض (بعضی از نمایندگان - صحیح است) در این لایحه جلوگیری از امراض پیشبینی شده نه معالجه امراض یکی هم راجع به داروسازان پراتیکی فرمودند و همچنین آقایان دیگری که به عنوان مخالف صحبت کردند راجع به این موضووع به تفصیل وارد شدند البته ما تصدیق میکنیم که یک عدهای به عنوان داروساز و دندان ساز مشغول هستند ولی موضوع این است که کسی نمیخواهد حق اینها را بگیرد برای این که این آقایان اصلاً حق ندارند به این کار اشتغال داشته باشند اصولاً در حرفه پزشکی که شامل طبابت و جراحی و اصناف مختلف تخصصی پزشکی است داروسازی و دندانسازی هم جزو آن است و شامل این دو هم میشود ولی آیا کسی حق دارد که طبابت بکند بدون آنکه مدرک علمی در دست داشته باشد همان طور که در دوره گذشته بنده آمدم و گفتم با افرادی که طبابت میکنند و هیچ تحصیل طبی هم ندارند مخالفم و مخالفتم را ذکر کردم و تمام آقایان نمایندگان محترم هم تصدیق فرمودند در مورد داروساز و دندان ساز هم عیناً همان صدق میکند چه فرقی است بین یک کسی که اسم خودش را بگذارد دندان ساز و هیچ تحصیل دندان سازی هم نداشته باشد و یا یک کسی که اسم خودش را بگذارد جراح و هیچ تخصصی هم نداشته باشد. بنابراین اشتباه برای آقایان نشود که کسی نمیخواهد حق کسی را بگیرد ما میگوییم آقایان به غلط مشغول کار شدهاند ما میگوییم که دولت بایستی حق داشت که از این آقایان و اشتغالشان به یک کاری که با مزاج و جان مردم دخالت دارد جلوگیری بکند و چون قانون خیلی صریحی نبود این لایحه به مجلس تقدیم شد اصولاً لغت پراتیکی که شاید منحصراً اختراع خود این آقایان باشد چون در خارجه مرسوم نیست و از لغت پراتیک شاید مقصودشان این است که اینجا صرفاً عمل میکنند و اطلاعات و سواد در این باره ندارند و این هم تا حدی صحیح است ولی بایستی فهمید آیا برای دندانسازی و داروسازی یک درجه اطلاع و سواد لازم هست یا خیر؟ چرا یک نفر بایستی ۱۸ سال تحصیل بکند و اسمش را بگذارند دندانساز و یا داروساز و یک کسی تحصیل کمی کرده و یا سواد فارسی و سواد لاتین را هم نداشته باشد آن هم اسمش را بگذارد دندانساز دیپلمه و یک کسی که تمام کارها و وظایف یک دیپلمه را انجام میدهد و اسم خودش را میگذارد پراتیکی بنابراین آقایان قدری توجه بفرمایند و پیرو احساسات و تظاهرات نباشند در خارجه رسم است شاید اغلب آقایان هم خودشان مواجه شدهاند اگر در خارجه بودهاند یک نسخهای را که به داروساز دادهاند برای تهیهاش غالباً شده است که داروسازان از دکتر پرسیدهاند تلفن کرده است و درباره بعضی از مواد آن دارو از آن دکتر نویسنده آن نسخه سؤالاتی کرده بعضی اوقات اتفاق میافتد که از دکتر پرسیده که این مقداری که نوشته است منظور او بوده یا خیر چه بسا ممکن است آقایان اطبا در نسخهای که نوشته اشتباه داشته چون اطبا ممکن است در نتیجه گرفتاری و مراجعات زیاد یک دارو را به اشتباه و یا یک مقداری بنویسد که اشتباه باشد و خطرناک باشد البته بنده نمیگویم که باید چنین اشتباهی باشد ولی این یک اشتباهی است که غالباً شده و اتفاق افتاده است وظیفه داروساز است که طبیب را متوجه آن اشتباه خودش بکند. حالا اگر این داروساز اطلاعی نداشته باشد از این مواد مخدره و یا سمی که بایستی به کار برد چطور میتواند ذهن طبیب را متوجه کند همین داروهای سینه که به اطفال شما میدهند چه بسا اگر دو قطه سه قطره از یکی زیادتر بدهند و اشتباه بشود منجر به فوت بچه میشود. این است که از آقایان خواهش میکنم تابع احساسات در این مورد نشوند. چون این یک موضوعی است که همان طوری که آقای مکی میفرمودند که داروهای تقلبی برای اشخاص مضر است همان طور هم کسی اگر اطلاع نداشته باشد و داروسازی بکند مضر است (مکی - تقلب در دارو قتل عمدی است) خوب صحیح این هم تقل سهوی است شما نبایستی اجازه بدهید که قتل سهوی انجام بگیرد این است که بنده به همین اکتفا میکنم و فقط خدمت آقایان تذکر میدهم که یک پیشنهادی آقای دکتر کاسمی دادهاند و ما ناچار موافقت کردیم و این موضوع تأمین شده است که این آقایان بیکار نشوند (جمال امامی - آقای دکتر طبا یک کلاس برایشان تأسیس کنید) این موضوع تأمین شده است از آقایان خواهش میکنم که با آن پیشنهاد موافقت بفرمایند تا زودتر این لایحه بگذرد.
مکی - سوءتفاهم هم شده است برای آقای دکتر طبا بنده عرض کردم اول شکمشان را سیر کنید بعد اینها را بیکار کنید.
وزیر بهداری - اجازه میفرمایید.
رئیس - بفرمایید.
وزیر بهداری - عرض کنم اگر بنا بشود در ۱۵ ماده پیشنهادی صحبت زیادی بشود گمان میکنم ۲۰ جلسه طول بکشد تا این قانون بگذرد و با این ترتیب باکار زیادی که در پیش داریم خواستم عرض کم که آقایان حتیالامکان به اختصار بکوشند و کومک بفرمایند که این لایحهای که با صرف وقت و دقت بسیار به وسیله وزارت بهداری تهیه شده و آقایان نمایندگان محترم هم در کمیسیون دقت فرمودهاند زودتر بگذرد اما آقای مکی تذکراتی فرمودند و راجع به سل و راجع به بهداشت و فقر عمومی که کاملاً صحیح بود و فرمایشات ایشان اصولی بود ولی البته در این لایحه بهداشت شهری نمیشد که اینها را بگنجانیم هر کجا که فقر وفاقه و بیچارگی باشد سل هم هست این بسته به وضع اقتصادی هر کشوری است اگر وضع اقتصادی کشور بهتر شد و مردم از ققر وفاقه خلاص شدند البته بیماری سل هم کم میشود در بیماری سل همان طوری که در مجلس سنا عرض کردم دو موضوع است یکی همان طوری که آقای دکتر طبا فرمودند موضوع جلوگیری است که ما اقدام میکنیم و منظور آقای مکی تأمین خواهد شد و تمام مردم کشور ایران واکسن ت ث ژ واکسینه خواهند شد و یکی از نقطه نظر معالجه که نظر ایشان صحیح است بایستی آسایشگاه تهیه بشود مخصوصاً در گیلان و خراسان و در جایی که بیشتر از همه هست گیلان است و خراسان است (دکتر راجی - و خوزستان) صحیح است و در خوزستان و البته در تمام این جاها باید آسایشگاه وجود داشته باشد و با حسن ظنی که آقایان نسبت به اینجانب ابراز میفرمایند و مخصوصاً در کمیسیون بودجه این را حس کردم که آقایان سعی دارند آنچه مقدور است به وزارت بهداری کمک بفرمایید یقین داریم که با پیشنهاد آقای دکتر معظمی و یک عده از آقایان دیگر که تصویب فرمودند که اعتبار زیادتری داده بشود و آسایشگاههایی ساخته بشود و در ولایات بنگاههای دارویی تشکیل بشود و مردم از گرفتاری داور و در مضیقه بودن از آن راحت بشوند اینها پیشبینی شده است به هر حال این مذاکرات آقای مکی اصولی بوده و هست ولی مربوط به این لایحه یک مقداری نبود و خواستم تشکر کنم از جناب آقای اردلان که نسبت به شخص بنده اظهار التفات فرمودند که بنده وظیفه خودم را راجع به کردستان انجام دادم و باز هم عرض میکنم که به کردستان کمتر از سایر ولایات این مملکت توجه شده و بایستی توجه بیشتری به آنجا بشود بنده خودم آنجا رفتهام و وضع آنجا را دیدهام و کاری که ما برای کردستان کردهایم خیلی کوچک است و با اینکه ایشان از بنده تشکر کردند ولی بنده شرمسار هستم که بیش از این نتوانستم یعنی آنچه در قدرت ما بود کردهایم اما اینکه آقای اردلان فرمودند یک مطلب اصولی بود که با اینکه طبیب نبودند فرمایش اصولی فرمودند که دارو بایستی کنترل بشود خواستم حضورشان عرض کنم که نظر ایشان تأمین است برای اینکه ما دریک لایحه مخصوص در مورد داروهای اختصاصی تقدیم مجلس شورای ملی کردهایم و یک راه حلی پیشنهاد کردهایم برای ایجاد اداره کنترل دارویی و غذایی و بودجه آن را نیز پیشبینی کردیم اگر در این لایحه ملاحظه میفرمایید نیست برای این است که آن یک لایحه یک لایحه فنی است به اسم دارو های اختصاصی که آن لایحه نظر آقای اردلان را تأمین میکند اما راجع بآب فرمودند آنهم کاملاً صحیح است اگر آب صحیح نداشته باشیم تمام این لوایح بهداشت پوچ است و البته آن هم با نظر مجلس شورای ملی است لایحهاش تقدیم شده هر چه زودتر تصویب بفرمایند و دولت البته آن را اجرا خواهد کرد و راجع به قسمت آقایان داروساز پراتیکی عرض کنم اولاً خواهش میکنم که این لغت پراتیکی را آقایان نفرمایند چون همچو لغتی در قاموس طب وجود ندارد داروسازان پراتیکی یعنی چه؟ این لغت من درآوردی است به قول آقای مکی یک عدهای میخواهند نانی بخورند (ثقةالاسلامی - برای نان خوردن آنها نیست برای مردم است) خوب حالا برای این که یکی نان بخورد باید بیاید به مردم دوای عوضی بدهد و یا فک بنده را بشکند و یا بچه شما را دوای عوضی بدهد و بچه را فیالمجلس به قول آقای دکتر طبا دو قطره دوا بکشد این را هم چون مطلبی است فنی بگذارید مابین خودمان حل کنیم بنده با آقای دکتر کاسمی صحبت کردم ایشان پیشنهادی دادهاند و نظر آقایان تأمین شده ما که نمیخواهیم نان کسی را ببریم ولی شما هم هیچ وقت حاضر نشوید و راضی نباشید یک کسی برای این که نان بخورد آدم بکشد (عدهای از نمایندگان - صحیح است) (بعضی از نمایندگان - پس اینها چه بکنند) اجازه بدهید آقایان بنده عرضم را بکنم اجازه بدهید مطالبی را که عرض میکنم راه حلش را هم عرض میکنم حضورتان این مطلبی که بنده عرض میکنم این است که برای این که کسی نان بخورد نباید اجازه داده بشود برود دزدی بکند بنده عرض میکنم کسی که داروسازی بلد نیست کسی که دندانپزشکی نمیداند اگر این کار را بکند از دزدی بدتر است منتها میفرمایید راه حلی پیدا بکنیم چشم راه حل پیدا کردهایم اصولاً طبق قانون جزا جعل و غصب عناوین یک مطلبی است که خلاف قانون است و اگر کسی این آقایان را تا به حال نگرفته دولتی که این کار را نکرده است خطا کرده است بنده از آن روزی که آمدهام سر کار تمام این افراد را تحت تعقیب قرار دادهایم و اگر نمیکردم حق داشتید که بنده را استیضاح بکنید چرا؟ برای این که قانون جزایی میگوید غصب عناوین با جعل عناوین خودش جرم است اینها غصب عناوین است که قابل تعقیب است منتها شما میفرمایید که اینها بیچارهاند برای اینها یک فکری بکنید چشم به این ترتیب بنده حاضرم ولی در این که اینها غاصب عناوین بوده و جعل عنوان کرده و بایستی به مجلس بروند و مجرم هم هستند هیچ شکی در این نیست حالا میفرمایید راهش را درست کنید چشم راهش را درست کردیم و پیشنهاد میکنیم.
رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بحث در ماده یک کافی است و به پیشنهادات مربوط اخذ رأی شود. مهدی ارباب.
رئیس - پیشنهاد دیگری هم راجع به کفایت مذاکرات رسیده است. آقای ارباب.
مهدی ارباب - البته بر همه آقایان محترم معلوم است که این لایحه تا چه حد بستگی به سلامت مردم دارد و مدتی هم هست که اینجا معطل مانده و باید هر چه زودتر تصویب شود و دست آقای وزیر بهداری را در اصلاحات بهداشت باز کند اما دو نکته به طور اختصار عرض میکنم یکی موضوع سل که اینجا صحبت شد تمام صحبت از معالجه مرض سل است از تولید و نفوذ مرض سل جلوگیری از ابتلا به آن کسی صحبت نمیکند که در این هم تا حدی ما مسئول هستیم بایستی دولتها و مجلسها با هم تشریک مساعی بکنند و وضع کشور را منظم نگاه بدارند کار تولید بکنند مردم را از این فقر و فاقه و بیچارگی بیرون بیاورند تا مردم رمقی داشته باشند و به مرض سل مبتلا نشوند مرض سل از امراضی است که مولد از فقر و پریشانی از اندوه و بیچارگی است اگر این وضعیت که پیش میرود برود در آتیه باید تمام اماکن دولتی را آسایشگاه برای معالجه مسلولین قرار داد و در خاتمه خواستم به نوبه خود از اهتمام جناب آقای وزیر بهداری بنده هم تشکر بکنم که به اصلاحات عمومیکه ایشان دست زدهاند و حوزه انتخابیه بنده را هم مورد توجه قرار دادهاند به نوبه خود از ایشان سپاسگزارم.
رئیس - آقای نورالدین امامی.
نورالدین امامی - تصور میکنم کسی مخالف وضع قوانین برای بهداشت مردم نباشد ولی یک موضوعی را میخواستم به عرض آقایان محترم برسانم و خواهش میکنم که آقای وزیر بهداری هم توجه بفرمایند که شما نه طبیب نه داروساز و نه دندانساز به اندازه کافی در این مملکت ندارید این عده که آقای دکتر طبا مخبر کمیسیون الآن فرمودند که اسم پراتیک را هم نبرید حرام است و دهان انسان نجس میشود اینها هر یک ۱۰ سال یا ۱۵ سال به حق یا ناحق یک عملی را کردهاند و یک چیزی را یاد گرفتهاند در ولایات در شهرستانها که شما به اندازه کافی طبیب ندارید در ماکو حوزه انتخابی بنده رئیس بهداری آنجا معین پزشک است یا پزشکیار است شما طبیب ندارید به آنجا بفرستید شما چطور میخواهید این کار را بکنید آقا دندانسازی که در کشور ما در اقصی نقاط کشور ایران است و در آنجا کار کرده است و خوب یا بد صنعت دندانسازی را انجام میدهد یعنی دندان میسازد شما از او جلوگیری کنید؟ (دکتر طبا - اگر تنها دندان میسازد مانعی ندارد) اگر مانعی ندارد یک طرحی اینجا بیاورید که ما بتوانیم رأی بدهیم یک عدهای که هنوز در تهران و شهرستانها در گوشه و کنار مشغولند این عده را هم به کادر بیکارها اضافه کردن به این عنوان که ممکن است فک مرا بشکنند که نمیشود آقا ماشاءالله رئیس دانشکده پزشکی هم هستید وزیر بهداری هم هستید فک شما را که نمیشکنند هیچ بلکه دندان شما را هم مجاناً و بلاعوض برایتان میسازند (وزیر بهداری - حالا موقعش نیست) انشاءالله در موقع خودش ولی فکر آن بدبختها و گرسنهها را بکنید که در اقصی نقاط این مملکت یا در دهستانها میخواهند یک کاری بکنند ولی شما هر وقتی که کادر دانشکده خود را به تعدادی رساندید که رفع احتیاجات مردم بشود آن وقت دولت حق دارد که در تمام خانههای اینها را ببندد الآن در ماکو در شاهپور در پلدشت در سیهچشمه شما کجا طبیب و داروساز دارید حالا آمدید و این کار را کردید یک عده چند هزار نفری گرسنه را از کار بیکار میکنید (دکتر طبا - آقا عطار بهتر است از این داروسازها بروند آسپرین از عطار بخرند) مردم چه کار بکنند آن دندانساز بیسواد رفع احتیاج مردم را میکند آن داروساز بیدیپلم که میرود در بلوک زهرای آقای فقیهزاده و رفع حوائج مردم را میکند حساب آن را باید بکنیم.
رئیس - باید رأی گرفته شود به پیشنهاد کفایت مذاکرات.
نورالدین امامی - آقای رئیس اگر عده کافی نیست بنده پس میگیرم.
رئیس - پس هم بگیرید باید رأی گرفته شود به کفایت مذاکرات.
رئیس - رأی گرفته میشود به پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد پیشنهادات قرائت میشود:
(پیشنهاد آقای دکتر کاسمی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میشود تبصره زیر به ماده اول قانون بهداشت اضافه شود:
کسانی که در حین تصویب این قانون به عنوان نسخهپیچی و یا ساختن دندان مصنوعی اجازه و سابقه ده سال تمام کار در رشته مربوط دارند با دارا بودن گواهینامه دوره اول متوسطه و یا امتحان ورودی معادل آن میتوانند در آموزشگاههای بهداری و دانشکدههای پزشکی ولایات در کلاس مخصوص که حداکثر تا یک ماه پس از تصویب قانون تأسیس میشود و برنامه و دوره آن طبق آییننامه که از طرف وزارتین فرهنگ و بهداری تنظیم خواهد شد و به تصویب کمیسیونهای فرهنگ و بهداری مجلس خواهد رسید نامنویسی نمایند و پس از طی دوره مربوط و توفیق در امتحان گواهینامه کمک داروساز و کمک دندانساز دریافت دارند دارندگان گواهی مزبور میتوانند در نقاطی که وزارت بهداری تعیین خواهد کرد به کار حرفه خود بپردازند. دکتر نصرتالله کاسمی. رئیس - آقای دکتر کاسمی بفرمایید.
دکتر کاسمی - استدعا میکنم آقایان نمایندگان محترم به این پیشنهادی که بنده دادم توجه بفرمایند چون این در قانون بهداشتی که مطرح مذاکره است نکتهای که مبتلا به همه آقایان نمایندگان است همین موضوع داروسازان و دندانسازان است برای این قسمت البته همه آقایان ذینفع هستند برای حوزه انتخابیه خودشان یک اشکالاتی در بین هست که اگر این قانون به این طریق تصویب بشود در ضمن عمل به اشکال بر میخورد (صحیح است) بنابراین بنده با نظر جناب آقای وزیر بهداری که در عین حال ریاست دانشکده پزشکی را هم به عهده
دارند و با نظر آقای مخبر که خودشان از اطبای ذی علاقه به این قانون هستند مذاکره کردم یک طرحی تهیه کردیم به عنوان این پیشنهاد استدعا میکنم آقایان به عرایض بنده توجه بفرمایند که این قضیه حل بشود و به پیشنهادهای دیگر که در این زمینه داده خواهد شد دیگر توجهی نشود الان مجلس شورای ملی در برابر دو امر قرار گرفته است.
یکی تشکیلات منظم و مرتب دانشگاه تهران و مخصوصاً دانشکده پزشکی و از یک طرف یک عدهای به عنوان داروسازی یا دندانساز پراتیکی مدتها به این مملکت خدمت کردهاند (دکتر طبا - این طور نبوده است) و همین خدمت برایآ«ها حقی رامسلم و محرز کرده است دانشکده پزشکی و داروسازی دارای یک تشکیلات منظمی است و هر سال یک عده داروساز دیپلمه و فاضل به مملکت تحویل میهد اینها باید مورد حمایت قرار بگیرند و مورد تشویق باشند برای این که آتیه اینها را باید مجلس شورای ملی تأمین بکند. اینها که پس از شش سال وارد شدن در دانشکده و گذراندن یک امتحان مسابقه بسیار مشکل و پیدا کردن حق ورود به دانشکده زحماتی متحمل میشوند و بعد چهار سال تمام علماً و عملاً خودشان را آماده خدمت به جامعه مینمایند باید زحمات آنها مورد توجه مجلس شورای ملی قرار بگیرد. (صحیح است). (یکی از نمایندگان - به شرطی که به شهرستانها بروند.)
برای رفتن شهرستانها قانون دارد، موظفند بروند شهرستانها نمیتوانند نروند (بعضی ازنمایندگان - نمیروند، نمیروند) (نورالدین امامی - اگر بروند روی چشم ما جا دارند) بنابراین آینده اینها باید تأمین باشد بزرگترین تشویقی که از یک عده فاضل و زحمتکش مجلس شورای ملی باید به عمل بیاورد این است که کسانی که صلاحیت پرداخت به حرفه اینها را ندارند آنها را ممنوع بکنند این بزرگترین تشویقیست که شما میتوانید از یک عده افراد زحمتکش این مملکت که برادران من و فرزندان خودتان هستند به عمل بیاورید اگر قرار بشود پرداختن به پیشه پزشکی یا داروسازی یا دندان پزشکی بی بند و بار باشد و هیچ حساب و کتابی نداشته باشد این اصلاً باعث این خواهد شد که هیچ کس دنبال این رشته در دانشگاه نرود بلکه یک ثروتی تهیه بکند یک مقدماتی هم داشته باشد و بیاید داروخانه باز بکند در صورتی که این عدهای که در آنجا درس میخوانند صلاحیت علمی پیدا میکنند با موضوع داروساز اهمیتش حتی بعضی اوقات از پزشک هم مهمتر است برای این که پزشک ممکن است در نسخه خودش یک فرمولی را غلط بنویسد یا مقدار دارو را از حد متعارف خودش زیادتر قید بکند ولی داروساز وقتی تحصیل کرده بود باید به دکتر تذکر بدهد که این مادهای را که شما نوشتهاید بیش از حد معین و متعارف است و آن وقت هر چه پزشک اجازه داد عمل بکند از طرف دیگر در برابر این امر یک عده داروساز هستد که اینها ده سال پانزده سال ۲۰ سال خدمت کردهاند که بنده خودم ناظر خدمات آنها بودهام یعنی داروخانه داشتهاند به علاوه دانشکده داروسازی ما هنوز از لحاظ بودجه از لحاظ سازمان هنوز به آن اندازهای نیست که بتواند عده داروسازی را که در هر سال کشور به آن احتیاج دارد تحویل بدهد. بنابراین برای اینکه حق هر دو محفوظ باشد هم حق دانشجویان دانشکده داروسازی و هم حق این عدهای که داروخانه دارند و یا به دندان سازی مصنوعی میپردازند بنده این پیشنهاد را کردم به علاوه خاطر آقایان محترم را متوجه میدارم به این که سابقاً مجلس شورای ملی در برابر یک امر نظری این امر واقع شد و آن موضوع اطبای مجاز بود پس از این که دانشکده پزشکی تشکیلات خودش را کامل کرد یک عدهای به عنوان پزشک مجاز بنده خوب یادم میآید آمدند اینجا متحصن شدند و بالاخره مجلس شورای ملی برای اینکه یک بار برای همیشه به این موضوع فیصله بدهد آمد یک قانونی گذراند که کسانی که به عنوان پزشک مجاز هستند بیایند مدارکشان را بدهند یک امتحانی از آنها به عمل بیاید آنهایی که واجد شرایط بودند و در امتحان توفیق حاصل کردند به آنها اجازه پزشک مجازی داده شود (وزیر بهداری - آن ۲۰ سال قبل بود) این یک بار بود و برای همیشه تمام شد) دکتر راجی - بهدار الان هم هست) این پیشنهادی راکه بنده تنظیم کردهام که حالا برای آقایان نماینگان محترم میخوانم (جمال امامی - پیشنهاد شما ضد و نقیض است) اگر ضد و نقیض بود از آقا خواهش میکنم موارد ضد و نقیضش را بفرمایید.
«کسانی که در حین تصویب این قانون به عنوان نسخهپیچی و یا ساختن داندان مصنوعی اجازه و سابقه ده سال تمام کار در رشته مربوط دارند.»
بنابراین مطابق این پیشنهاد کسانی که اجازه ندارند و همین طور آمدهاند پرداختهاند به این کار اینها مشمول نخواهند شد «با دارا بودن گواهینامه دوره اول متوسطه و یا امتحان ورودی معادل آن» این قید را برای چه کردهایم؟ برای اینکه اگر آن کلاس اختصاصی را بخواهند به پیمایند حداقل لازم است برای یک نسخه پیچ یا یک دندانساز که یک اصطلاحات یا یک چیزهایی را بداند و اغلب آنان که به آقای وزیر بهداری صحبت کردهاند و ایشان به بنده فرمودند گفتهاند ما گواهینامه سیکل اول متوسطه داریم ولی بنده معادل آن را قید کردم. برای اینکه بعضی از آنها ممکن است معلوماتشان در حدود سیکل اول متوسطه باشد ولی ورقه رسمی در دست نداشته باشند ما این را هم قید کردهایم که حق آنها هم محفوظ باشد و بتوانند یک امتحان ورودی معادل دوره اول متوسطه بدهند و بعد بتوانند نام نویسی کنند در آموزشگاههای بهداری و دانشکدههای پزشکی ولایات این قید برای این شده است که اینجا مجبور نشوند خانه و زندگی خودشان را ترک کنند و بیایند در دانشکده پزشکی تهران با این مخارج گزافی که الان در تهران هست مدت یک سال اینجا بمانند شیراز اصفهان تبریز در آنجاها بروند نامنویسی کنند در کلاس مخصوصی که حداکثر تا یک ماه پس از تصویب این قانون تأسیس میشود و برنامه و دوره آن طبق آییننامهای که از طرف وزارتین فرهنگ و بهداری تنظیم خواهد شد و به تصویب کمیسیونهای فرهنگ و بهداری مجلس خواهد رسید نامنویسی نمایند و پس از طی دوره مربوطه و توفیق در امتحان گواهینامه رسمی کمک داروساز و کمک دندانساز دریافت دارند. دارندگان گواهینامه مزبور میتوانند در نقاطی که وزارت بهداری معین خواهد کرد به کار حرفه خود بپردازند» به نظر بنده اگر این پیشنهاد مورد موافقت آقایان قرار بگیرد رفع این اشکال را میکند. حالا اگر یک تغییراتی داده بشود یا تکمیلش بکنند یا آنچه را که آقای جمال امامی فرمودند قسمت ضد و نقیضش را که بنده نمیدانم اصلاح بکنند اشکالی ندارد به هر حال اگر این پیشنهاد مورد موافقت آقایان قرار بگیرد تمام اشکالات مرتفع میشود.
رئیس - آقای ملکمدنی بفرمایید.
ملکمدنی - قبلاً بنده از اقدامی که جناب آقای دکتر صالح وزیر بهداری برای جلوگیری از کار این آقایان کردند سپاسگزاری میکنم وظیفه یک وزیر صالح مورد اعتماد مجلس هم همین است که اقدام کردهاند ولی ما مواجه هستیم بایک دسته مردمی که باید تکلفی برای آنها معلوم بشود آقای دکتر کاسمی هم توضیح دادند و خودشان هم معتقد به این قضیه هستند مورد مثال هم کاملاً صحیح بود بنده خودم بودم وقتی که لایحه راجع به اطبا آمد. این پزشک مجازهایی که امروز هستند و خیلی هم مورد احترام هستند اینها را مجلس آمد صلاحیت برای آنها قائل شد با یک ترتیب و سابقهای ما منکر این نیستیم که باید امروز داروساز و دندانساز دارای دیپلم باشد و مراحل علمیشان را طی کرده باشند ولی باید در نظر بگیریم که مملکت ما نقاط دور دست هم دارد که داروسازها یا دندانسازهایی هستند که اینها در آنجا دارند رفع احتیاجات مردم را میکنند بنده از خود جناب آقای دکتر صالح که میدانند من به ایشان اعتقاد و اعتماد و ایمان دارم میپرسم شما آن دکتری را که تعیین کردید برای تویسرکان حکم صادر کردید تلگراف کردید به محل بنده هم رونوشت دادید زورتان رسید که او را بفرستید از این شهر تهران اینها بیرون نمیروند بنده پسر خودم طبیب است این عرضی که میکنم برای این است که این طبقه هیچ توجه و عنایتی به ولایات ندارند مردم ولایات از همه چیز محرومند (صحیح است) این یک حقیقتی است که اعتراف میکنم و الله مردم ولایات داروساز که نیست دندانساز که ندارند اصلاً وتی که مریض میشوند خودشان را باید تسلیم قضا و قدر بکنند هیچ نوع وسیلهای ندارند. شما میآیید اینها را مأمور میکنید که فرض کنید بروند و نمیروند در همین شهر تویسرکان کدام داروساز دیپلمه هست با اینکه شهر تویسرکان شهر بسیار خوبی است و همه جور وسایل تمدن امروزی آنجا هست هر چه به این آقایان بگویید که آقایان شما را مملکت درست کرده، دانشگاه درست کرده، دانشکده درست کرده، استاد درست کرده، که برای جامعه مفید باشید نه برای شهر تهران از تهران بیرون نمیروند البته تویسرکان سینما ندارد کافه فرد هم ندارد صاف باید بگویم این میبینید شب که شد باید برود خانهاش این است که از تهران پایش را بیرون نمیگذارد. همچو صاف و صریح عرض میکنم اگر این قانون را به این کیفیت
گذراندید بدون مبالغه چهل تا پنجاه تا قصبه و شهرهای درجه دوم و سوم داروخانههایش بسته میشود شما کجا میتوانید داروساز بفرستید که برود آنجا؟ یک خورده دقت بفرمایید من وظیفهام این است که حقایق را صفا و صریح عرض کنم (صحیح است) نباید تحت تأثیر واقع بشویم که اگر فلان حرف را بزنیم شاید مقام علمی رنجور بشود مقام علمی وقتی باید مورد احترام باشد که مردم بندرعباس و لار و تویسرکان هم از آنها بهرهمند بشوند به نظر بنده تا وقتی که شما به حد اکفی داروساز و دندانساز دیپلمه ندارید این اقدام مفید نیست و به ضرر ولایات است بنده اینجا صاف و پوست کنده عرض میکنم آقایان همهتان وکیل ولایات هستید چرا از حق ولایات دفاع نمیکنید (قاسم فولادوند - اجازه نمیدهند صحبت کنیم) با کمال لطفی که آقای وزیر بهداری فرمودند الان ۶ ماه است که وسایل درست کردهایم مریضخانه درست کردهایم کسی نمیرود آنجا همین الیگودرزی که چهار صد آبادی دارد سالی مقداری غله میدهد غیر از این است جناب آقای فولادوند؟ جناب آقای سلطانالعلما؟ کسی حاضر نیست برود آنجا بنده پیشنهادی دادهام اعتقاد بنده این است که یک کلاسی باید در دانشگاه تأسیس کنید و این اشخاص را به تدریج نه یک دفعه برای اینکه شما یک دفعه این کار را بکنید و در ولایات تمام داروسازهایی که دیپلمه نیستند ممنوع بشوند تمام داروخانهها بسته میشود فردا آن کسی که دوای نسخهاش را میخواهد از داروخانه بگیرد چه کار بکند؟ ما که حاکم بر اوضاع هستیم باید قضاوت صحیح بکنیم نه این که از نظر تئوری مطالبی را بگوییم اصول عملی بسیار خوب محفوظ ولی آن کسی هم که فعلاً در ولایات دارد این کار را میکند باز همین قدر هست که رفع احتیاج مردم را میکند. دستگاه خودتان را مجهز کنید آن وقت ما حاضریم این پیشنهاد را قبول بکنیم تا دستگاهتان مجهز نباشد و به حد کافی داروساز و دندانساز برای ولایات نداشته باشید به نظر بنده این نظریه صحیح نیست و اسباب زحمت مردم ولایات فراهم میشود.
رئیس - آقای وزیر بهداری بفرمایید.
وزیر بهداری - عرض کنم آقایان نمایندگان محترم تحت تأثیر احساسات ولایات هستید و حق هم دارید برای اینکه در ولایات هیچی نیست ولی آقایان این را محفوظ نفرمایید برای این که در ولایات که دندان پزشک نیست عرض کردم اگر یک نفر که صلاحیت این کار را ندارد برود آنجا مشغول بشود این غلط است ما تصدیق میکنیم که دکتر نیست بسیار خوب از آلمان هم چند نفر طبیب آوردهاند توی این مملکت امروزه در قرن بیستم نباید گفته بشود چون دندان پزشک در بروجرد یا فلان جا یا جاسک نیست خواهش میکنم اجازه بفرمایید نجار خیابان که هفت هشت سال هم اینکار را کرده (نورالدین امامی - جناب آقای دکتر صحبت نجار نیست آقا) اجازه بفرمایید بنده عرضم را بکنم اگر اجازه بفرمایید مرخص شوم آقای نورالدین امامی هر وقت به وزارت بهداری تشریف میآوردند ما نیم ساعت فرمایشات ایشان را گوش میکنیم و اطاعت میکنیم ولی وقتی بنده پشت تریبون میآیم ایشان نمیگذارند حرف بزنم بسیار خوب خاطر آقا باشد تا بعد خدمتشان برسم (خنده نمایندگان) عرض میکنم بنده تقاضا میکنم بگذارید بنده حرف بزنم بعد فرمایش خودتان را بکنید بنده عرض میکنم اثتبات شبی نفی ماعدا نمیکند وقتی شما در فلان جا طبیب ندارید این درست نیست که شما یک کسی که بدون جهت بدون دلیل عصب عنوان کرده است جعل کرده است یک عنوانی را برای خودش اختیار کرده او را به جان مردم ولایات بیندازید مگر مردم ولایات جانشان کمتر از اشخاصی است که در شهر تهران هستند مردم ولایات بروند پیش اشخاصی که تحصیل کرده نیستند دندانشان را بکشند شما در تهران پیش دندانپزشک دندان بکشید آن وقت در ولایات چون طبیب نیست اجازه فرمایید کسی که علم لدنی دارد و پیش خودش داروسازی و دندانپزشکی را یاد گرفته و ذاتالریه را میگوید ساتوریه این برود آنجا با جان مردم بازی بکند یک نفر آمده بود ذاتالریه را میگفت ساتوریه گفتم مرحمت شما زیاد علم جدید است این صحیح نیست که ما در قرن بیستم در مجلس شورای ملی بیاییم بگوییم اشخاص بی صلاحیت فقط برای اینکه احتیاج دارید به داروساز و دندانساز بروند در ولایات بیفتند به جان مردم آقای نورالدین امامی فرمودند خیر تو نترس دندان تو را نمیکشند بنده راجع به خودم نمیگویم راجع به مردم ولایات است مگر کسی که در ولایات زندگی میکند باید آدم بیسواد برود دندانش را بکشد؟ کسی که داروسازی بلد نیست دوا بدهد به اینها. این چه صحبتی است؟ نبودن داروسازی و طبیب و دندان پزشک در ولایات صحیح این را ما قبول داریم این یک نظری است که مثل سایر فقرهای مملکت است به همین دلیل هم ما این همه طبیب از خارج آوردیم ولی این دلیل نمیشود که ما اشخاصی را که تحصیل نکردهاند بیندازیم به جان مردم. گذشته از اینها آقای دکتر کاسمی آمدند اینجا یک پیشنهاد بسیار مفیدی کردند گفتند چی؟ گفتند این آقایان میگویند شما میگویید ما تحصیل نکردهایم علم نداریم کلاس باز کنید ما برویم آنجا درس بخوانیم حرف خود اینها هم همین است خود اینها دم در مجلس با بنده همین حرف را میزدند بنده هم با این پیشنهاد آقای دکتر کاسمی که راه حل قضیه است موافقم دیگر چرا اذیت میکنید؟ تصویب کنید تمام شود.
رئیس - آقای وزیر بهداری با این پیشنهاد موافقید؟
وزیر بهداری - بلی بلی بنده موافقم.
جمال امامی - اصلاح لازم دارد.
رئیس - وقتی تصویب شد جزء ماده میشود آن وقت هر پیشنهادی اصلاحی دارید میتوانید بدهید آقای دکتر طبا بفرمایید.
دکتر طبا - بنده در کمیسیون با این پیشنهادی که آقای دکتر کاسمی دادند یا پیشنهاد مشابهش موافق نبودم ولی بعداً چون مذاکراتی شد و نظر مجلس روشن شد که میخواهند به این عده هم کمک بکنند بنده هم با این پیشنهاد موافقت کردم که این پیشنهاد آقای دکتر کاسمی تصویب بشود فقط خواستم توضیحی عرض کنم راجع به فرمایشات آقای ملکمدنی به عقیده بنده ایشان راجع به اصل قضیه اشتباه فرمودهاند بنده عقیدهمندم که وجود این آقایان با این وضع مضرتر است از عدم وجودشان با تصویب این لایحه ولایات محروم نخواهد شد بلکه با گذراندن این لایحه ما یک کمک بهداشتی هم به مردم ولایات کردهایم (بعضی از نمایندگان - رأی رأی.)
جمال امامی - آقا بنده پیشنهادی کردهام.
وزیر بهداری - آقای رئیس رأی بگیرید.
رئیس - چند فقره پیشنهاد اصلاحی رسیده اول باید به این پیشنهاد رأی گرفت اگر قبول شد و جزء ماده شد آن وقت پیشنهادات اصلاحی را مطرح میکنیم عده گمان نمیکنم که کافی بشود برای رأی.
مهدی ارباب - این وضعیت قابل دوام و تحمل نیست چند نفر از آقایان نمایندگان گناه ما ۸۲ نفر چیست؟
دکتر بقایی - ۸۲ نفر که در ملجس هستند موافق دولت نیستند بیست نفر مخالفین هستند که نشستهاند رأیی که به اجبار دادهشود نتیجهاش همین است اینهایی که مجبور شدهاند رأی بدهند خجالت میکشند بیایند توی مجلس ۲۰ نفر از مخالفین دولت الان توی مجلس هستند و سی نفر هم از موافقین خجالت میکشند بیایند توی مجلس.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه
رئیس - چون بعد از ظهر هم یک دعوتی هست جلسه را ختم میکنیم (حاذقی - آقای رئیس اینهایی که نیامدند توی جلسه جریمه میشوند؟) بله جلسه روز پنجشنبه دستور دنباله همین لایحه.
(جلسه بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت