صائب تبریزی (غزلیات)/از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | صائب تبریزی (غزلیات) (از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم) از صائب تبریزی |
' |
از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم | از کثرت خار از گل بی خار گذشتیم | |
این باده زیاد از دهن ساغر ما بود | مخمور ز لعل لب دلدار گذشتیم | |
جایی که سخن سبز نگردد، نتوان گفت | چون طوطی ازان آینه رخسار گذشتیم | |
خاری نشد آزرده به زیر قدم ما | چون سایهی ابر از سر گلزار گذشتیم | |
از خرقهی تزویر نچیدیم دکانی | مردانه ازین پردهی پندار گذشتیم | |
شد دست دعا خار به زیر قدم ما | از بس که ازین مرحله هموار گذشتیم | |
صائب چو گران بود به رنجور عیادت | از دیدن آن نرگس بیمار گذشتیم |