شیخ بهائی (مثنویات پراکنده)
از مشروطه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
'
شیخ بهایی (مثنویات پراکنده)
از
شیخ بهایی
'
گر نبود خنگ مطلی لگام
از سمور و حریر بیزارم
دلم از قال و قیل گشته ملول
یکدمک با خود آ، ببین چه کسی
دلا تا به کی، از در دوست دوری
ای نسیم صبح، خوشبو میرسی
روح بخشی، ای نسیم صبحدم
چه خوش بودی اربادهی کهنه سال
راه مقصد دور و پای سعی لنگ
عادت ما نیست، رنجیدن ز کس
خدمت مولوی، چه صبح و چه شام
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
ورود
فضاهای نام
نوشتار
گفتگو
گویشها
بازدیدها
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
گشتن
صفحه اصلی
درگاهها
پدیدآورندگان
مقالهٔ تصادفی
ردهها
جعبهابزار
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
به زبانهای دیگر