سنایی غزنوی (غزلیات)/ای شادی و غم ز صلح و جنگ تو

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (ای شادی و غم ز صلح و جنگ تو)
از سنایی غزنوی
'


ای شادی و غم ز صلح و جنگ تو وی داد و ستد ز سیم و سنگ تو ای آفت و راحت شب و روزم چشم و دهن فراخ و تنگ تو بر نافه‌ی مشک و باغ گل دایم حقد و حسدی ز بوی و رنگ تو عذر تو اگر چه لنگ من پیوست خرسند شدم به عذر لنگ تو خون جگرم چو نافه‌ی آهو از حسرت خط مشک رنگ تو