سعدی (باب نهم در توبه و راه صواب)/یکی متفق بود بر منکری

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (باب نهم در توبه و راه صواب) (یکی متفق بود بر منکری)
از سعدی
'


یکی متفق بود بر منکری گذر کرد بر وی نکو محضری
نشست از خجالت عرق کرده روی که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
شنید این سخن پیر روشن روان بر او بربشورید و گفت ای جوان
نیاید همی شرمت از خویشتن که حق حاضر و شرم داری ز من؟
نیاسایی از جانب هیچ کس برو جانب حق نگه دار و بس
چنان شرم دار از خداوند خویش که شرمت ز بیگانگان است و خویش