سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در پاسخ بیانات رییس دولت اسپانیا در میهمانی رسمی شام در مادرید ۱ خرداد ۱۳۳۶
سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در پاسخ بیانات رییس دولت اسپانیا ژنرال فرانکو در میهمانی رسمی شام در مادرید ۱ خرداد ۱۳۳۶
حضرت ژنرالیسیم،
از سخنان محبتآمیزی که نسبت به ملکه و من و نسبت به ملت ایران بیان فرمودید، صمیمانه تشکر میکنم. من نیز به نوبه خود به آن حضرت اطمینان میدهم که این احساسات از هر جهت متقابل است و ملت ایران همواره همین نزدیکی و علاقمندی را نسبت به کشور و ملت اسپانیا احساس کردهاست.
رابطه آشنایی دو ملت ما سابقهای طولانی و کهن دارد. قرنهای متمادی است که این ارتباط به صورت همبستگی تمدنها و فرهنگهای ما برقرار بودهاست. در نخستین قرون حکومت اسلامی، بین ایران به صورت منتها الیه شرقی و اندلس به صورت منتها الیه غربی این قلمرو عظیم، یک نوع جریان مبادله فکری و مدنی برقرار بود که این دو کانون بزرگ تمدن و فرهنگ را در حال ارتباط دائم نگاه میداشت، و از این تبادل فکری و همکاری مدنی این دو ملت نه فقط تمام دنیای آن روز بهرهمند گردید، بلکه سیر تکامل مدنیت جهانی بعد از آن تا حد زیادی از این منبع مایه گرفت.
در تاریخ این ارتباط معنوی و مدنی، نمونهها و وقایعی است که امروزه یادآوری آنها برای ما بسیار جالب است. مثل این خاطره که عده زیادی از ایرانیان در قرون هشتم و نهم، از حدود شیراز به ناحیه جنوبی اندلس مسافرت کردند و شهری به نام خود پی افکندند، و حتی تخم تاکهایی را که از شیراز برده بودند، در آنجا کاشتند و از این تاکستانها بود که شراب معروف "شری" یا "خزر" به وجود آمد.
در همین قرن هشتم، که مقارن با قرن دوم هجری است، یک ایرانی به نام "زریاب" از بغداد به اندلس رفت و بر اثر کفایت و لیاقت خود وزیر این سرزمین شد و مدت بیست سال حکومت اندلس را با قدرت اداره کرد، و در زمان او بود که اسپانیاییها با بسیاری از گلها و میوهها و آثار موسیقی و هنری ایران آشنا شدند. به خصوص این وزیر شهر "کردوا" را تبدیل به دارالعلم بزرگی کرد و شعب خاص تدریس فلسفه و ادب و تاریخ و طب و نجوم در آن تأسیس نمود.
در قرن چهاردهم، یعنی بیش از ششصد سال پیش، در شهر "سالامانکا" یک دارالعلم زبان فارسی تأسیس شد و ده سال بعد از آن، یعنی در سال ۱۳۲۰، پادشاه آراگون نامهای برای پادشاه ایران فرستاد. به این ترتیب رابطه سیاسی دو کشور، شش قرن پیش آغاز گردید. تقریباً یک قرن بعد از آن یک هیأت سیاسی به طور رسمی از اسپانیا به ایران آمد، و ریاست این هیأت با "کلاویخو"ی معروف بود که خاطرات او از این سفر از بهترین کتابهای خاطراتی است که تاکنون در تمام جهان نوشته شدهاست.
در دوران حکومت صفویه در ایران، اسپانیا مقتدرترین ممکلت اروپا بود، و به این ترتیب روابط دو کشور از نظر بینالمللی اهمیت بسیار داشت. در آن زمان بود که سفیری از طرف فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا به دربار ایران آمد، و اندکی بعد شاه عباس همراه او سفیری به اسپانیا فرستاد که مدتی در آن کشور به سر برد و رابطه نزدیک دو ممکلت را پی افکند.
با این ترتیب، میبینید که روابط دو کشور ما زاده دیروز و امروز نیست، و دو ملت ما مدتهای مدید است که همدیگر را میشناسند و به روحیه یکدیگر آگاهی دارند، و این نزدیکی نه فقط مربوط به جریان ارتباطهای گذشته، بلکه مربوط به اشتراک روحیه و طرز فکر و عادات و سنن نیز هست.
بین ایران و اسپانیا فقط یک شباهت ظاهری وجود ندارد. دو کشور ما با خطرات عظیمی روبهرو شدند، ولی به برکت لطف پروردگار و بر اثر شهامت ملی خود توانستند بر مشکلات فائق شوند. ملل ما دارای روحیات مشترکی از لحاظ اعتقاد عمیق به اصول معنوی و روحانی، و دلبستگی به شیوه جوانمردی و مردانگی، و مبارزه در راه آرمانهای خویش هستند، و هر دو نیز تصمیم دارند از استقلال و تمامیت و حاکمیت خویش به حد اعلی دفاع کنند و به صورت مؤثری در پیشرفت و تقویت روابط دوستانه بین کشورهای آزاد جهان با یکدیگر همکاری داشته باشند. یقین دارم روابط دو کشور ما در آینده روزبهروز توسعه و تکامل بیشتر خواهدیافت، و ما هر دو از این توسعه همکاری بهرهمند خواهیم شد.
با این امید، سلامت و سعادت آن حضرت و بانوی ارجمندتان، و همچنین موفقیت و رفاه و پیشرفت روزافزون کشور و ملت اسپانیا را آرزومندم.