دیوان فخر شیرازی/چشمــۀ آب بقــا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
روشن رواق | چشمۀ آب بقا از فخر شیرازی |
خرقۀ صد پاره |
دیوان فخر شیرازی |
هست اگر روز قیامت را نظیری امشب است | کز فراق ماه روشن دامنم پر کوکب است | |
تا که شد دور از برم حور بهشتی روح من | روز و شب از هجر او در دوزخ تاب و تب است | |
کشت و میگرید بر احوالم عجب تر گویمت | نوش داروی منش در خندۀ زیر لب است | |
چشمۀ آب بقا ای دل چه میپرسی ز من | باز پرس از آنکه او را لعل جانان مشرب است | |
چاه بر ماه ار ندیدستی زنخدانش نگر | طوق از خورشید تابان خواهی از آن غبغب است | |
موکب حسن وی آنجا کامد اندر اهتزاز | با عزیزیها سواری یوسف از آن موکب است | |
هر کسی را در طریق عشبازی مسلکی است | کشته گشتن در ره معشوق ما را مذهب است | |
زاهدا در کعبۀ دل بت پرستی میکنی | بر زبانت گر چه دانم ذکر یارب یارب است | |
شهسوار من ز پا افتاده ات را دست گیر | راه باریک است و شب تاریک و لنگم مرکب است | |
فخر اگر از کعبۀ صدق و صفا افتاده دور | نا امید از وصل می نبود که رو بر مطلب است |
***