دیوان شمس/هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر) از مولوی |
' |
هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر | هله کز جنبش ساقی بدود باده به سر بر | |
بدود روح پیاده سر گنجینه گشاده | رخ چون زهره نهاده غلطی روی قمر بر | |
هله منشین و میاسا بهل این صبر و مواسا | بگزین جهد و مقاسا که چو دیکم به شرر بر | |
اگرم عشوه پرستی سر هر راه نبستی | شب من روز شدستی زده رایت به سحر بر | |
هله برجه هله برجه که ز خورشید سفر به | قدم از خانه به در نه همگان را به سفر بر | |
سفر راه نهان کن سفر از جسم به جان کن | ز فرات آب روان کن بزن آن آب خضر بر | |
دم بلبل چو شنیدی سوی گلزار دویدی | چو بدان باغ رسیدی بدو اکنون به شجر بر | |
به شجر بر هله برگو مثل فاخته کوکو | که طلبکار بدین خو نزند کف به خبر بر |