دیوان شمس/هر شب که بود قاعده سفره نهادن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (هر شب که بود قاعده سفره نهادن) از مولوی |
' |
هر شب که بود قاعده سفره نهادن ما را ز خیال تو بود روزه گشادن ای لطف تو را قاعده بر روزه گشایان مانند مسیحا ز فلک مایده دادن چون قوت دل از مطبخ سودای تو باشد باید به میان رفتن و در لوت فتادن ما را هم از آن آتش دل آب حیات است بر آتش دل شاد بسوزیم چو لادن کار حیوان است نه کار دل و جان است در خاک بپوسیدن و از خاک بزادن