دیوان شمس/هر زمان لطفت همی در پی رسد

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (هر زمان لطفت همی در پی رسد)
از مولوی
'


هر زمان لطفت همی در پی رسد ور نه کس را این تقاضا کی رسد
مست عشقم دار دایم بی‌خمار من نخواهم مستیی کز می‌رسد
ما نیستانیم و عشقش آتشیست منتظر کان آتش اندر نی رسد
این نیستان آب ز آتش می‌خورد تازه گردد ز آتشی کز وی رسد
تا ابد از دوست سبز و تازه‌ایم او بهاری نیست کو را دی رسد
لا شویم از کل شیی هالک چون هلاک و آفت اندر شیء رسد
هر کی او ناچیز شد او چیز شد هر کی مرد از کبر او در حی رسد