دیوان شمس/میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید) از مولوی |
' |
میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید | رویها را از جمال خوب او چون مه کنید | |
مردگان کهنه را رویش دو صد جان میدهد | عاشقان رفته را از روی او آگه کنید | |
از کف آن هر دو ساقی چشم او و لعل او | هر زمانی می خورید و هر زمانی خه کنید | |
جانب صحرای رویش طرفه چاهی گفتهاند | قصد آن صحرا کنید و نیت آن چه کنید | |
نک نشان روشنی در خیمهها تابان شدست | گوش اسبان را به سوی خیمه و خرگه کنید | |
آستان خرگهش شد کهربای عاشقان | عاشقان لاغر تن خود را چو برگ که کنید | |
در خمار چشم مستش چشمها روشن کنید | وز برای چشم بد را ناله و آوه کنید | |
شاه جانها شمس تبریزیست و این دم آن اوست | رخ بدو آرید و خود را جمله مات شه کنید |