دیوان شمس/من از سخنان مهرانگیز
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (من از سخنان مهرانگیز) از مولوی |
' |
من از سخنان مهرانگیز | دل پر دارم ز خواب برخیز | |
ای آنک رخ تو همچو آتش | یک لحظه ز آتشم مپرهیز | |
شیرم ز تو جوش کرد و خون شد | ای شیر به خون من درآمیز | |
با یارک خود بساز پنهان | مستیز به جان تو که مستیز | |
تسلیم قضا شدم ازیرا | مانند قضا تو تندی و تیز | |
بنگر که چه خون دل گرفتست | بر گرد قبام چون فراویز | |
در خشم مکن تو چشم خود را | وان فتنه خفته را مینگیز | |
خود خفته نماید و نخفتست | آن نرگس پرخمار خون ریز |