دیوان شمس/ما در جهان موافقت کس نمیکنیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (ما در جهان موافقت کس نمیکنیم) از مولوی |
' |
ما در جهان موافقت کس نمیکنیم | ما خانه زیر گنبد اطلس نمیکنیم | |
مخمور و مست و تشنه و بسیارخوارهایم | بس کردهاند جمله و ما بس نمیکنیم | |
این موج رحمت است و عدو چون کف و خس است | ما ترک موج دل پی هر خس نمیکنیم | |
ما قصر و چارطاق بر این عرصه فنا | چون عاد و چون ثمود مقرنس نمیکنیم | |
جز صدر قصر عشق در آن ساحت خلود | چون نوح و چون خلیل مسس نمیکنیم | |
ما را مطار زان سوی قاف است در شکار | ما قصد صید مرده چو کرکس نمیکنیم | |
دیو سیاه غرچه فریب پلید را | بر جای حور پاک معرس نمیکنیم | |
ما آن نهاله را که بر و میوهاش جفاست | در تیره خاک حرص مغرس نمیکنیم | |
از لذتی که هست نظر را ز قدس او | ما خود نظر به جان مقدس نمیکنیم | |
خاموش نظم و قافیه را ما از این سپس | از رشک غیر جنس مجنس نمیکنیم |