دیوان شمس/ما به خرمنگاه جان بازآمدیم

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ما به خرمنگاه جان بازآمدیم)
از مولوی
'


ما به خرمنگاه جان بازآمدیم جانب شه همچو شهباز آمدیم
سیر گشتیم از غریبی و فراق سوی اصل و سوی آغاز آمدیم
وارهیدیم از گدایی و نیاز پای کوبان جانب ناز آمدیم
در کنار محرمان جان پروریم چونک اندر پرده راز آمدیم
او کمند انداخت و ما را برکشید ما به دست صانع انگاز آمدیم
پیش از آن کاین خانه ویران کرد اجل حمدلله خانه پرداز آمدیم
نان ما پخته‌ست و بویش می رسد تا به بوی نان به خباز آمدیم
هین خمش کن تا بگوید ترجمان کز مذلت سوی اعزاز آمدیم