دیوان شمس/عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست)
از مولوی
'


عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست هله چون می‌نزند ره ره او را کی زدست
او ز هر نیک و بد خلق چرا می‌لنگد بد و نیک همه را نعره مطرب مدد است
دف دریدست طرب را به خدا بی‌دف او مجلس یارکده بی‌دم او بارکدست
شهر غلبیرگهی دان که شود زیر و زبر دست غلبیرزنش سخره صاحب بلدست
خیره کم گوی خمش مطرب مسکین چه کند این همه فتنه آن فتنه گر خوب خدست