دیوان شمس/سلبالعشق فادی، حصلالیوم مرادی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (سلبالعشق فادی، حصلالیوم مرادی) از مولوی |
' |
سلبالعشق فادی، حصلالیوم مرادی بزن ای مطرب عارف، که زهی دولت و شادی اذنالعشق تعالوا، لتذوقوا و تنالوا هله ای مژده شیرین، چه نسیمی و چه بادی! کتبالروح سراحی الکاس صیاحی ز تو اندر دورانم، که ره دور گشادی لخلیلی دورانی، لحبیبی سیرانی چو جهت نیست خدا را، چه روم سوی بوادی؟! نه که بر کعبهی اعظم دورانست و طوافی؟ دورانی و طوافی لک، یا اهل ودادی فتحالعشق رواقا فاجیبوه سباقا هله در گلشن جان رو، چو مریدی و مرادی لتری فیه خمورا، و نشاطا و سرورا که چنان عیش ندیدی تو از آن روز که زادی انا قصرت کلامی، فتفضل بتمامی بگشا شرح محبت هله بر رغم اعادی