دیوان شمس/زندگانی مجلس سامی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (زندگانی مجلس سامی)
از مولوی
'


زندگانی مجلس سامی باد در سروری و خودکامی نام تو زنده باد کز نامت یافتند اصفیا نکونامی می‌رسانم سلام و خدمت‌ها که رهی را ولی انعامی چه دهم شرح اشتیاق که خود ماهیم من تو بحر اکرامی ماهی تشنه چون بود بی‌آب ای که جان را تو دانه و دامی سبب این تحیت آن بودست که تو کار مرا سرانجامی حاصل خدمت از شکرریزت دارد اومید شربت آشامی ز آن کرم‌ها که کرده‌ای با خلق خاص آسوده است و هم عامی بکشش در حمایتت کامروز تویی اهل زمانه را حامی تا که در ظل تو بیارامد که تو جان را پناه و آرامی که شوم من غریق منت تو کابتدا کردی و در اتمامی باد جاوید بر مسلمانان سایه‌ات کفتاب اسلامی این سو ار کار و خدمتی باشد تا که خدمت نمای و رامی