دیوان شمس/رسم نو بین که شهریار نهاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (رسم نو بین که شهریار نهاد) از مولوی |
' |
رسم نو بین که شهریار نهاد | قبله مان سوی شهر یار نهاد | |
نقد عشاق را عیار نبود | او ز کان کرم عیار نهاد | |
گل صدبرگ برگ عیش بساخت | روی سوی بنفشه زار نهاد | |
هر که را چون بنفشه دید دوتا | کرد یکتا و در شمار نهاد | |
بی دلان را چو دل گرفت به بر | سرکشان را چو سر خمار نهاد | |
منتظر باش و چشم بر در دار | کو نظر را در انتظار نهاد | |
غم او را کنار گیر که غم | روی بر روی غمگسار نهاد | |
کس چه داند که گلشن رخ او | بر دل بیدلم چه خار نهاد | |
از دل بیدلم قرار مجوی | کاندر او درد بیقرار نهاد | |
آهوان صید چشم او گشتند | چونک رو جانب شکار نهاد | |
آن زره موی در کمان ز کمین | تیرهای زره گذار نهاد | |
خویشتن را چو در کنار گرفت | خلق را دور و برکنار نهاد | |
رحمتش آه عاشقان بشنید | آهشان را بس اعتبار نهاد | |
در عنایات خویششان بکشید | جرمشان را به جای کار نهاد | |
نور عشاق شمس تبریزی | نور در دیده شمس وار نهاد |