دیوان شمس/در طریقت دو صد کمین دارم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (در طریقت دو صد کمین دارم) از مولوی |
' |
در طریقت دو صد کمین دارم | لیک صد چشم خرده بین دارم | |
این نشانها که بر رخم پیداست | دانک از شاه همنشین دارم | |
آن یکی گنج کز جهان بیش است | در دل و جان خود دفین دارم | |
ظلمت شک جای من بادا | گر از آن رو سر یقین دارم | |
من نهانی ز جبرئیل امین | جبرئیل دگر امین دارم | |
نقش چین مر مرا چه کار آید | چونک بر رخ ز عشق چین دارم | |
اسپ اقبال را ببرم پی | زانک بر پشت عشق زین دارم | |
پای دار است جان من در عشق | چونک پاهای آهنین دارم | |
از دمم بوی باغ می آید | کز درون باغ و یاسمین دارم | |
از فرح پایم از زمین دور است | چونک در لامکان زمین دارم | |
رو به تبریز شرح این بطلب | زانک من این ز شمس دین دارم |