دیوان شمس/در این خانه کژی ای دل گهی راست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (در این خانه کژی ای دل گهی راست)
از مولوی
'


در این خانه کژی ای دل گهی راست برون رو هی که خانه خانه ماست
چو بادی تو گهی گرم و گهی سرد رو آن جا که نه گرما و نه سرماست
تو خواهی که مرا مستور داری منم روز و همیشه روز رسواست
تو میرابی که بر جو حکم داری به جو اندرنگنجد جان که دریاست
تو پر و بال داری مرغ واری به پر و بال مردان را چه پرواست
نجس در جوی ما آب زلالست مگس بر دوغ ما بازست و عنقاست
صلا ای آفتاب لامکانی که ذره ذره از تابش ثریاست
بحمدالله به عشق او بجستیم از این تنگی که محراب و چلیپاست
دهل برگیر و در بازار می‌رو ندا می‌کن که یوسف خوب سیماست
دریدم پرده ناموس و سالوس که جان من ز جان خویش برخاست