دیوان شمس/خوش باش که هر که راز داند

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (خوش باش که هر که راز داند)
از مولوی
'


خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر شاکر هر دم شکر ستاند
شکر از شکرست آستین پر تا بر سر شاکران فشاند
تلخش چو بنوشی و بخندی در ذات تو تلخیی نماند
گویی که چگونه‌ام خوشم من گویم ترشم دلت بماند
گوید که نهان مکن ولیکن در گوشم گو که کس نداند
در گوش تو حلقه وفا نیست گوش تو به گوش‌ها رساند