دیوان شمس/جان من جان تو جانت جان من

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (جان من جان تو جانت جان من)
از مولوی
'


جان من جان تو جانت جان من هیچ دیدستی دو جان در یک بدن
ای تن ار بی‌او به صد جان زنده‌ای جان طلب کن جان و لاف تن مزن
دل از این جان برکن و بر وی بنه ز آنک از این جانی نیاید جان مکن
از قل الروح امر ربی فهم شد شرح جان ای جان نیاید در دهن