دیوان شمس/به یارکان صفا جز می صفا مدهید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (به یارکان صفا جز می صفا مدهید) از مولوی |
' |
به یارکان صفا جز می صفا مدهید | چو میدهید بدیشان جدا جدا مدهید | |
در این چنین قدح آمیختن حرام بود | به عاشقان خدا جز می خدا مدهید | |
برهنگان ره از آفتاب جامه کنید | برهنگان ره عشق را قبا مدهید | |
چو هیچ باد صبایی به گردشان نرسد | به جانشان خبر از وعده صبا مدهید | |
به بوی وصل اگر عاشقی قرار گرفت | بهانه را نپذیرم بهانهها مدهید | |
شراب حاضر و معشوق مست و من عاشق | مرا قرار نباشد به بو مرا مدهید | |
شراب آتش و ما زادهایم از آتش | اگر حریف شناسید جز به ما مدهید | |
برای زخم چنین غازیان بود مرهم | کسی که درد ندارد بدو دوا مدهید | |
چو تاج مفخر تبریز شمس دین آمد | لقای هر دو جهان جز بدان لقا مدهید |