دیوان شمس/این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این) از مولوی |
' |
این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این | خضر است و الیاس این مگر یا آب حیوانی است این | |
این باغ روحانی است این یا بزم یزدانی است این | سرمه سپاهانی است این یا نور سبحانی است این | |
این جان جان افزاست این یا جنت المأواست این | ساقی خوب ماست این یا باده جانی است این | |
تنگ شکر را ماند این سودای سر را ماند این | این سیم و زر را ماند این شادی و آسانی است این | |
امروز مستیم ای پدر توبه شکستیم ای پدر | از قحط رستیم ای پدر امسال ارزانی است این | |
ای مطرب داووددم آتش بزن در رخت غم | بردار بانگ زیر و بم هنگام سرخوانی است این | |
مست و پریشان توام موقوف فرمان توام | اسحاق قربان توام کاین عید قربانی است این | |
رستم من از خوف و رجا عشق از کجا خوف از کجا | ای خاک بر شرم و حیا هنگام پیشانی است این | |
گلهای سرخ و زرد بین آشوب ورداورد بین | در قعر دریا گرد بین موسی عمرانی است این | |
هر جسم را جان می کند جان را خدادان می کند | داد سلیمان می کند یا حکم دیوانی است این | |
ای عشق قلماشیت گو از عیش و خوش باشیت گو | کس می نداند حرف تو گویی که سریانی است این | |
خورشید رخشان می رسد مست و خرامان می رسد | با گوی و چوگان می رسد سلطان میدانی است این | |
هر جا یکی گویی بود در حکم چوگان می دود | چون گوی شو بیدست و پا هنگام وحدانی است این | |
گویی شوی بیدست و پا چوگان او پایت شود | در پیش سلطان می دوی کاین سیر ربانی است این | |
آن آب بازآمد به جو بر سنگ زن اکنون سبو | سجده کن و چیزی مگو کاین سر ربانی است این | |
بسم الله ای روح البقاء بسم الله ای شیرین لقاء | بسمالله ای شمس الضحی بسم الله ای عین الیقین |