دیوان شمس/الا ای شمع گریان گرم می‌سوز

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (الا ای شمع گریان گرم می‌سوز)
از مولوی
'


الا ای شمع گریان گرم می‌سوز خلاص شمع نزدیکست شد روز
خلاص شمع‌ها شمعی برآمد که بر زنگی ظلمت‌هاست پیروز
نهان شد ظلم و ظلمت‌ها ز خورشید نهان گردد الف چون گشت مهموز
شنو از شمس تأویلات و تعبیر چو اندر خواب بشنیدی تو مرموز
چنین باشد بیان نور ناطق نه لب باشد نه آواز و نه پدفوز
چو مه از ابر تن بیرون رو ای دوست هزار اکسیر از خورشید آموز
پی خورشید بهر این دوانست هلال و بدر صبح و شام چون یوز
چو دیدی پرده سوزی‌های خورشید دهان از پرده دریدن فرودوز
خمش آن شیر شیران نور معنیست پنیری شد به حرف از حاجت یوز