دیوان بیدل شیرازی/ خانۀ تاریک
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
گرد غم | خانۀ تاریک از بیدل شیرازی |
' |
دیوان بیدل شیرازی |
گو قوت بازو ننمایند دلیران | چون عشق در اینجا شکند پنجۀ شیران | |
جا داد در آن زلف سیه صید دل آری | در خانۀ تاریکبود جای اسیران | |
ننگت ز چه از همرهی ماست ندانم | ناچار سیاهی بود آنجا که امیران | |
هر جای که شهد است به گردش مگسانند | وانجا که بود محتشمی خیل فقیران | |
نشگفتست اگر تیر ملامت خورم از خلق | از گرسنه گان بی خبرانند چو سیران | |
گر بی بصران شنعتم از عشق تو گویند | غم نیست که چون من همه چشمند بصیران | |
شهباز کجا صید کند صعوۀ مسکین | در چشم بزرگان چو نیایند حقیران | |
بیدل ز چه دنبال جوانان روی آخر | دانی که جوانان بگریزند ز پیران |
***