دیوان بیدل شیرازی/شاه شرع

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خون دل شاه شرع
از بیدل شیرازی
گوشهٔ دستار
دیوان بیدل شیرازی


ای خسروی که فرق فلک پایمال تست خور حلقه ای ز درگه جاه و جلال تست
هم نه فلک کنایه ز قدر رفیع تو هم هشت خلد اشاره به حسن خصال تست
هر چیز را قرین و مثالی مصوّر است چیزی که ناید آن به تصوّر مثال تست
گر زندگی جسم ز جانست خلق را موت و حیات ما ز فراق و وصال تست
سودای هر چه غیر تو شستم ز لوح فکر آنکو بدر نمیرود از سر خیــال تست
ای سایۀ خدای که نه سطح آسمان ظلّی ز عطف دامن چتر جلال تست
مشتی زر ار برفت چه جای غمســت و سوگ کان نیز خود ز طالع فرخنــده فال تســت
زر داده ای و ملک دو عالم گرفته ای دولت غلام ســلطنت بی زوال تســت
مه را ضیــاء مهــر و ضیــاء مهـر شــرع را از تـیغ شرع پرور همچون هلال تســت
بیدل مگوی حرف دگر جز ثنای شاه شرع عاجز ز مدّعا چو زبان مقال تســت

***