دیوان بیدل شیرازی/روسیاه

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
دل محمودی روسیاه
از بیدل شیرازی
شهد بیان
دیوان بیدل شیرازی


با همه نعمت نکردم خدمتی غیر از گناه روسیاهم روسیاهم روسیاهم روسیاه
کیستم من درگهت را زار و مسکین بنده ای بر سرم هر حکم رانی حاکمی و پادشاه
گر به فضلم عفو فرمائی کریمی و رحیم ور به تقصیرم بگیری عادلی و دادخواه
از زبان من نیاید عذر تقصیرات خویش هم مگر لطف تو گردد بنده ای را عذرخواه
مدتی شد تا جدا از آستانت زنده ام آه اگر اینسان بمانم یک دو روز دیگر آه
آسمانم دور کرد از درگه شاهنشهی کاسمانش درگهی چون حلقه بر در مهر و ماه
آنچه بر بیدل گذشت از دوری خاکدرش ذرّه ای بر کوه اگر آید گدازد همچو کاه

***