دفتر طامات فخر شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو




ای وجودم ذرّه نورت آفتاب ماه من شو روی مهر از من متاب




به گنه مندیش و بی جرمم بکش کین گنه افضل تر است از صد ثواب




یا غریب الحسن رفقاٌ بالغریب دل ندارد ملجاَیی جز آن جناب




محتسب گر مست گیرد گو بیا مست و مخمورم ولی نی از شراب




دفتر طامات اگر شستی بشوی نیست علم عاشقی اندر کتاب




گفتی اندر خواب خواهی دیدنم بی تو پنداری که ما را هست خواب؟




عشق بر هر دل که زد تاٌثیر کرد نیست فرق اینجا میان شیخ و شاب




کمتر از یکدم جهان دریا کند گریه آموزد ز چشمم گر سحاب




آتش دل کی نشاند آب چشم فخر گیرم زان دهد عالم به آب


M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)