خواجوی کرمانی (غزلیات)/گلزار جنتست رخ حور پیکرش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (گلزار جنتست رخ حور پیکرش) از خواجوی کرمانی |
' |
گلزار جنتست رخ حور پیکرش | و آرامگاه روح لب روح پرورش | |
سرو سهی که در چمن آزادیش کنند | آزاد کردهی قد همچون صنوبرش | |
باد بهار نکهتی از شاخ سنبلش | و آب حیات قطرهئی از حوض کوثرش | |
شکر حکایتی ز دو لعل شکر وشش | عنبر شمامهئی ز دو زلف معنبرش | |
تاراج گشته صبر ز جادوی دلکشش | زنار بسته عقل ز هندوی کافرش | |
خطی ز مشک سوده در اثبات دلبری | وجهی نوشته بر ورق روی چون خورش | |
یانی مگر که خازن سلطان نیکوئی | قفلی زمردین زده بر درج گوهرش | |
زانرو که زلف سرزده سر بر خطش نهاد | معلوم میشود که چه سوداست در سرش | |
گر خون چکد ز گفتهی خواجو عجب مدار | کز درد عشق غرقهی خونست دفترش |