خواجوی کرمانی (غزلیات)/هر کو بصری دارد با او نظری دارد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (هر کو بصری دارد با او نظری دارد) از خواجوی کرمانی |
' |
هر کو بصری دارد با او نظری دارد | با او نظری دارد هر کو بصری دارد | |
آنکو خبری دارد در بیخبری کوشد | در بیخبری کوشد هر کو خبری دارد | |
شیرین شکری دارد آن خسرو بت رویان | آن خسرو بت رویان شیرین شکری دارد | |
چون ما دگری دارد آن فتنه بهر جایی | آن فتنه بهر جایی چون ما دگری دارد | |
هر کس که سری دارد جان در قدمش بازد | جان در قدمش بازد هر کس که سری دارد | |
دل گر خطری دارد از جان خطرش نبود | از جان خطرش نبود دل گر خطری دارد | |
مهر قمری دارد باز این دل هر جایی | باز این دل هر جایی مهر قمری دارد | |
عزم سفری دارد از ملک درون جانم | از ملک درون جانم عزم سفری دارد | |
آنکو هنری دارد از عیب نیندیشد | از عیب نیندیشد آنکو هنری دارد | |
روشن گهری دارد چشمی که ترا بیند | چشمی که ترا بیند روشن گهری دارد | |
خواجو نظری دارد با طلعت مه رویان | با طلعت مه رویان خواجو نظری دارد |