خواجوی کرمانی (غزلیات)/مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی) از خواجوی کرمانی |
' |
مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی | چگونه در نظر آید جمال طلعت لیلی | |
حدیث حسنت و ادراک هر کسی بحقیقت | جمال یوسف مصریست پیش دیدهی اعمی | |
مقیم طور محبت ز شوق باز نداند | شعاع آتش مهر از فروغ نور تجلی | |
کمال معجزهی حسن بین که غایت سحرست | شکنج زلف چو ثعبان نهاده بر کف موسی | |
حکایتیست ز حسنت جمال لعبت چینی | نمونهئیست ز نقشت نگارخانهی مانی | |
رخ منور و خال سیاهت آتش و هندو | خط معنبر و زلف کژت زمرد و افعی | |
کجا بصورت و معنی بچشم عقل درآئی | که هست حسن و جمالت ورای صورت و معنی | |
چو حسن منظر و بالای دلفریب تو بینند | که التفات نماید بحور و جنت و طوبی | |
بجام باده صافی بشوی جامهی صوفی | چرا که باده نشاند غبار توبه و تقوی | |
چو چشم مست تو فتوی دهد که باده حلالست | بریز خون صراحی چه حاجتست بفتوی | |
بیاد لعل تو خواجو چو در محاوره آید | کند بمنطق شیرین بیان معجز عیسی |