خواجوی کرمانی (غزلیات)/طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد) از خواجوی کرمانی |
' |
طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد | طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد | |
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد | و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد | |
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد | شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد | |
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند | کانرا که بود جانی برخاک درت میرد | |
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد | صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد | |
هر زندهی صاحب دل کز جان خبری دارد | چون از تو خبر یابد پیش خبرت میرد | |
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا | فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد |