خواجوی کرمانی (غزلیات)/در تابم از دو هندوی آتش پرستشان
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (در تابم از دو هندوی آتش پرستشان) از خواجوی کرمانی |
' |
در تابم از دو هندوی آتش پرستشان | کز دست رفت دنیی و دینم ز دستشان | |
ز مشک سوده سلسله بر مه نهادهاند | زانرو که آفتاب بود زیر دستشان | |
برطرف آفتاب چه در خور فتاده است | مرغول مشگ رنگ دلاویز پستشان | |
از حد گذشتهاند بخوبی و لطف از آنک | زین بیش نیست حد لطافت که هستشان | |
مسکین دلم که بلبل بستان شوق بود | شد پای بند حلقهی زلف چو سستشان | |
نعلم نگر که باز برآتش نهادهاند | آن هندوان کافرآتش پرستشان | |
صاحبدلان که بی خبرند از شراب شوق | در دادهاند جرعهی جام الستشان | |
یاران ز جام بادهی نوشین فتاده مست | خواجو از آن دو نرگس مخمور مستشان |