خواجوی کرمانی (غزلیات)/تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خواجوی کرمانی (غزلیات) (تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری)
از خواجوی کرمانی
'


تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری که بر لاله غالیه سایی و از طره غالیه باری
عقیقست یا لب شیرین عذارست یا گل و نسرین جمالست یا مه و پروین گلاله‌ست یا شب تاری
گهی می‌کشی بفریبم گهی می‌کشی بعتابم چه کردم که با من مسکین طریق وفا نسپاری
جدایی ز من چه گزینی چو دانی که صبر ندارم وفا از تو چشم چه دارم چو دانم که مهر نداری
خوشا بر ترنم بلبل صبوحی و جام لبالب خوشا با بتان سمن رخ حریفی و باده گساری
ز اوصاف حور بهشتی نشان داده لعبت ساقی ز انفاس گلشن رضوان خبر داده باد بهاری
چو خواهد چه زهد فروشی چو از جام می نشکیبی ز خوبان کناره چه گیری چو در آروزی کناری