خاقانی (قطعات)/من که خاقانیم عزیز حقم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (قطعات) (من که خاقانیم عزیز حقم) از خاقانی |
' |
من که خاقانیم عزیز حقم | ز آن که عبدی خطاب من رانده است | |
هرچه یارب ندای حق راندم | لاتخف حق جواب من رانده است | |
من به کنجی و حق به هفت اقلیم | مدد سحر ناب من رانده است | |
پیک انفاس بر طریق مراد | دعوت مستجاب من رانده است | |
ناوک وهم بر نشانهی غیب | خاطر تیز تاب من رانده است | |
گرچه دولت ضعیف، عقل قوی است | که فضول از جناب من رانده است | |
بخت اگر خفت رای بیدار است | کز پی پاس خواب من رانده است | |
فضلای زمانه را یک یک | چرخ زیر رکاب من رانده است | |
وین فلک گرچه بد عمل داری است | هم به نیکی حساب من رانده است | |
به همه جای نان من پخته است | به همه جوی آب من رانده است |