خاقانی (غزلیات)/علم عشق عالی افتاده است

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خاقانی (غزلیات) (علم عشق عالی افتاده است)
از خاقانی
'


علم عشق عالی افتاده است کیسه‌ی صبر خالی افتاده است
اختیاری نبود عشق مرا که ضروری و حالی افتاده است
اختر عشق را به طالع من صفت بی‌زوالی افتاده است
دست بر شاخ وصل او نرسد ز آنکه در اصل عالی افتاده است
خوش بخندم چو زلف او بینم زآنکه شکلش هلالی افتاده است
هرچه دارد ضمیر خاقانی در غمش حسب حالی افتاده است