خاقانی (غزلیات)/بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (غزلیات) (بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد) از خاقانی |
' |
بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد | دل را قیامت آمد شادان چگونه باشد | |
تو کامران حسنی از خود قیاس میکن | آن کو اسیر هجر است آسان چگونه باشد | |
پیغام داده بودی گفتی که چونی از غم | آن کز تو دور ماند میدان چگونه باشد | |
هر لحظه چون گوزنان هوئی برآرم از جان | سگجانم ارنه چندین هجران چگونه باشد | |
نالندهی فراقم وز من طبیب عاجز | درماندهی اجل را درمان چگونه باشد | |
خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران | صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد | |
پیش پیام و نامهات بر خاک باز غلطم | در خون و خاک صیدی غلطان چگونه باشد | |
نامه به موی بندی وز اشک مهر سازی | در مهر تر نگوئی عنوان چگونه باشد | |
بر موی بند نامهات طوفات گریست چشمم | چندین به گرد موئی طوفان چگونه باشد | |
خاقانی است و آهی صد جا شکسته دربر | یارب که من چنینم جانان چگونه باشد |