حافظ (غزلیات)/مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد) از حافظ |
' |
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد | نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد | |
عالم از ناله عشاق مبادا خالی | که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد | |
پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور | خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد | |
محترم دار دلم کاین مگس قندپرست | تا هواخواه تو شد فر همایی دارد | |
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال | پادشاهی که به همسایه گدایی دارد | |
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند | درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد | |
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق | هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد | |
نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست | شادی روی کسی خور که صفایی دارد | |
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند | و از زبان تو تمنای دعایی دارد |