حافظ (غزلیات)/غلام نرگس مست تو تاجدارانند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (غلام نرگس مست تو تاجدارانند) از حافظ |
' |
غلام نرگس مست تو تاجدارانند | خراب باده لعل تو هوشیارانند | |
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز | و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند | |
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر | که از یمین و یسارت چه سوگوارانند | |
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین | که از تطاول زلفت چه بیقرارانند | |
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو | که مستحق کرامت گناهکارانند | |
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس | که عندلیب تو از هر طرف هزارانند | |
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من | پیاده میروم و همرهان سوارانند | |
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن | مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند | |
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد | که بستگان کمند تو رستگارانند |