حافظ (غزلیات)/عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنم) از حافظ |
' |
عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنم | دست شفاعت هر زمان در نیک نامی میزنم | |
بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود | دامی به راهی مینهم مرغی به دامی میزنم | |
اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو | حالی من اندر عاشقی داو تمامی میزنم | |
تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی | گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی میزنم | |
هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل | نقش خیالی میکشم فال دوامی میزنم | |
دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه را | این آه خون افشان که من هر صبح و شامی میزنم | |
با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبم | در مجلس روحانیان گه گاه جامی میزنم |