حافظ (غزلیات)/ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد) از حافظ |
' |
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد | دل رمیده ما را انیس و مونس شد | |
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت | به غمزه مسله آموز صد مدرس شد | |
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا | فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد | |
به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست | گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد | |
خیال آب خضر بست و جام اسکندر | به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد | |
طربسرای محبت کنون شود معمور | که طاق ابروی یار منش مهندس شد | |
لب از ترشح می پاک کن برای خدا | که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد | |
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود | که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد | |
چو زر عزیز وجود است نظم من آری | قبول دولتیان کیمیای این مس شد | |
ز راه میکده یاران عنان بگردانید | چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد |