حافظ (غزلیات)/سالها پیروی مذهب رندان کردم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (سالها پیروی مذهب رندان کردم) از حافظ |
' |
سالها پیروی مذهب رندان کردم | تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم | |
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه | قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم | |
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان | که من این خانه به سودای تو ویران کردم | |
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون | میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم | |
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من | کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم | |
نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست | آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم | |
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع | گر چه دربانی میخانه فراوان کردم | |
این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت | اجر صبریست که در کلبه احزان کردم | |
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ | هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم | |
گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب | سالها بندگی صاحب دیوان کردم |