حافظ (غزلیات)/باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش) از حافظ |
' |
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش | بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش | |
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال | مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش | |
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار | کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش | |
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست | راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش | |
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام | هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش | |
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید | این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش | |
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند | دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش | |
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود | عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش |