حافظ (غزلیات)/بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم)
از حافظ
'


بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم
در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم
دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید گوهری دارم و صاحب نظری می‌جویم
گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است مکنم عیب کز او رنگ ریا می‌شویم
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است می‌سرایم به شب و وقت سحر می‌مویم
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم