حافظ (غزلیات)/ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن) از حافظ |
' |
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن | خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن | |
در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر | در زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن | |
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی | سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن | |
خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری | فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن | |
از دام زلف و دانه خال تو در جهان | یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن | |
دایم به لطف دایه طبع از میان جان | میپرورد به ناز تو را در کنار حسن | |
گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است | کب حیات میخورد از جویبار حسن | |
حافظ طمع برید که بیند نظیر تو | دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن |