جمهوری اسلامی و جنگ در اوکراین

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو


جمهوری اسلامی و جنگ در اوکراین

به سبب جنگ روسیه علیه اوکراین امید جمهوری اسلامی بر باد رفت که برجام دوباره اعتبار یابد و راه اندازی شود. مسکو نفوذ و قدرت خود را روی پاسداران به کار گرفته است تا پاسداران پافشاری کنند که آنان باید از پهرست تروریست ها بیرون کشیده شوند. مقاومت دولت امریکا در برابر بیرون کشیدن شدن پاسداران از لیست تروریست ها بسیار بزرگ است. به دلیل آن که برنامه ساخت راکت پاسداران و نقش و بودن آنها در یمن عراق و سوریه و لبنان.

ظاهرا در تهران کشمکشی بود که پاسداران این کشمکش را بردند. وزیر خارجه جمهورس اسلامی حسین عبدالهیان در سفری به دوحا پایتخت قطر گفت که پاسداران به وی ابراز داشته اند که آنان برای منافع ملی آماده اند که از اینکه از پهرست تروریست ها بیرون آورده شوند چشم بپوشند. پاسداران بی درنگ واکنش نشان دادند و در مقاله ای که در روزنامه های تهران به چاپ رسید گفتند که حسین عبدالهیان درست نفهمیده است و باید از رهبران پاسداران پوزش بخواهد وجود سازمان پاسداران در راستای منافع ملی است بدین روی لزومی ندارد که به امریکا امتیاز داده شود و عقب نشینی کنیم.

از زمانی روسیه به اوکراین حمله برد پاسداران با بحران روبرو شده اند. رهبر جمهوری اسلامی و پاسداران تنگاتنگ با روسیه همکاری می کنند. و همانگونه که جنگ در اوکراین نشان می دهد ارتش روسیه آن اندازه نیرومند نیست که همگان می اندیشیدند. دولت جمهوری اسلامی دریافته است که اگر حکومت اسلامی به لرزه در آید و بوی براندازی بلند شود آنگاه ارتش روسیه نمی تواند آنان را پشتیبانی کند. اوکراین در موقعیتی قرار دارد که با پشتیبانی غرب علیه ارتش روسیه بجنگد و حتی می تواند برنده این جنگ باشد. اما اگر ارتش روسیه این جنگ را ببازد آنگاه همدستان روسیه یعنی جمهوری اسلامی بی پناه می مانند. اینکه روسیه پاسداران را زیر فشار می گزارد که بگویند باید از پهرست سازمان های تروریستی بیرون کشیده شوند وگرنه برجامی وجود نخواهد داشت بدین سبب است که دولت روسیه نمی خواهد برجام را دستینه کند و از اینکه جمهوری اسلامی در بازار آزاد نفت بفروشد جلوگیری کند. اگر جمهوری اسلامی دوباره نفت بفروشد بهای نفت پایان می آید و درآمد نفتی روسیه پایین می آید. روسیه به درآمد نفتی اش نیاز دارد تا بتواند هزینه جنگ با اوکراین را بپردازد. بدین روی دولت جمهوری اسلامی در دام افتاده است. اگر جمهوری اسلامی پافشاری کند که برجام دستینه شود با دولت روسیه درگیر خواهند شد. اگر آنچه را که دولت روسیه می خواهد انجام بدهند باید از درآمد فروش نفت در صورت دستینه شدن برجام چشم بپوشند.

وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی فاجعه بار است. درصد تورم شصت درصد می باشد. بازنشستگان بخشی از حقوق بازنشستگی خود را دریافت کرده اند دولت پولی ندارد که بازنشستگی ها را کامل بپردازد. دولت روسیه به دولت جمهوری اسلامی قول داده بود که وام ۵ میلیارد دلاری به آنان بپردازد. به سبب جنگ میان اوکراین و روسیه پرسش پیش می آید که آیا روسیه پولی در بساط دارد که به جمهوری اسلامی بپردازد؟ هفته گذشته، سوبسید کالاهای وارداتی از سوی دولت حذف شد. تنها کالاهایی که وارد می شوند و دولت سوبسید می کند دارو و غلات است. در سوپرمارکت ها شکر و روغن آشیزی پیدا نمی شوند. کاه و یونجه و دیگر خوراک دام آن اندازه گران شده اند که دامداران دام خود را به یک سوم بها می فروشند زیرا که توان خرید کاه و یونجه ندارند.

امید دولت جمهوری اسلامی که برجام تا نوروز دستینه شود بر باد رفت. جنگ روسیه علیه اوکراین در سراسر دنیا بحران اقتصادی بوجود آورده است. برای اینکه مردم ایران را خاموش نگاه دارند، دولت جمهوری اسلامی تنها در پی دادن گزارش بحران های اقتصادی در اروپا و روسیه و امریکا است. با این نیرنگ، جمهوری اسلامی کوشش می کند که به ملت ایران بگوید که در این بحران اقتصادی دولت گناهی ندارد که این دروغ بزرگی است. اگر دولت شاهنشاهی ایران بر سر کار بود که با غرب همکاری می کرد، نه تنها در ایران بحرانی وجود نداشت بلکه در سراسر جهان بحرانی نبود زیرا که دولت شاهنشاهی می توانست نفت و گاز خود را آزاد به فروش رساند و غرب دیگر وابسته به نفت و گاز روسیه نبود. یعنی روسیه پولی در دست نداشت که بتواند جنگ به راه بیاندازد. اگر دولت شاهنشاهی ایران بر سر کار بود با برنامه عمران خوزستان این استان حاصلخیز و زر خیز ، خوزستان می توانست غلات ایران و خاورمیانه را تامین کند و این یکی از برنامه های مورد توجه آریامهر شاهنشاه ایران بود که ایرانیان خوراک خود را در ایران تولید کنند و همایونی گفتند که هر اندازه که می خواهد هزینه داشته باشد نان ایرانی و خوراک پایه ایرانی در ایران تولید خواهد شد. اگر دولت شاهنشاهی ایران بر سر کار بود همکاری میان ایران و اسراییل و کشورهای عربی کمترین سی سال پیش آغاز شده بود و ایرانیان با چنین وضعیتی روبرو نبودند که اسراییل با کشورهای عربی دوست و همکار و همگام شود و علیه ایران همگی بسیج شوند. این بدان چم است که با بودن دولت شاهنشاه ایران همه تضادها، ناهمگونی ها دشواری ها در خاورمیانه دهه ها بود که از میان برداشته شده بود. و از خاورمیانه ، منطقه ای پربار زرخیز که ثروت تمام کره زمین در آنجا متمرکز شده بود و می تواسنت اقتصاد پربار داشته باشد و همه جهان را زیر تاثیر نیروها و توانایی های مثبت و انسانی خود در آورد. چهارم اگر دولت شاهنشاهی ایران بر سر کار بود، دنیا با مسله دگرگونی آب و هوا روبرو نبود،

۳۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ کارشناسان ایرانی پژوهش و بررسی‌هایی را برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی آغاز کردند و به زودی نخستین مرکز آزمایشی انرژی خورشیدی از سوی وزارت نیرو به کار خواهد افتاد. همزمان با انجام این تلاش، « مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان » نیز بررسی‌های خود را درباره بکارگرفتن انرژی خورشید برای فراهم ساختن آب گرم در خانه‌ها دنبال می‌نماید. پیش بینی می‌شود به زودی شماری از این دستگاه‌ها در ساختمان‌هایی که از سوی بخش دولتی ساخته می‌شود کارگذاشته شود و آب گرم مورد نیاز این ساختمان‌ها بدون سوزاندن نفت و گاز فراهم شود. کارشناسان می‌گویند که انرژی خورشیدی می‌تواند به جای ۷۵٪ انرژی نیازین بشر در پنجاه سال آینده بکار رود. کارشناسان ایرانی هم چنین در بررسی و پژوهش از انرژی خورشیدی؛ باد، آب و یا سوزاندن مواد شیمیایی هستند ولی دسترسی به این گونه انرژی به همکاری‌های جهانی نیاز دارد.

این نوآوری نوبل که از مغز ایرانی سرچشمه گرفته بود را ملای بیسواد هندی زاده ای به نام خمینی به باد مسخره گرفت و کمونیست های ایران و چپ ها و اسلامیون به آن خندیدند.

آنچه که گفته شد را می توان به گونه دیگری به نوشتار کشید:‌ این مغزهای گنده گوی چپ که همه عنوان دکتر با خود یدک می کشیدند و در خیابان های تهران به راه افتادند و عربده کشیدند نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، اینان کشور ایران را به پرتگاه دهشتناک و ژرفی کشاندند که امروز می بینیم. این واقعیتی است که امروز کشور ایران در آستانه نابودی اقتصادی و اجتماعی است و به سبب تحریم ها در خفقان قرار دارد که کوچکترین حرکتی نمی تواند انجام دهد. واقعیت اینکه پاسداران انقلاب اسلامی در پهرست سازمان های تروریستی قرار دارند، مدرکی است نشانده اینکه ایران یک کشور تروریستی است و رهبر که فرمانده سپاه پاسداران است بزرگترین تروریست دنیاست. دولت جمهوری اسلامی نپذیرفته است که به ترور و آدمکشی در دنیا پایان دهد بلکه دولت جمهوری اسلامی به دنیا دیکته کرده است که آنان نباید آدمکشی های آنان را ترور بنامند با این کار و با این روش در همان سطح پوتین در آمده اند که جنگ روسیه علیه اوکراین را جنگ نمی نامد بلکه عملیات ویژه نظامی می نامد. دولت جمهوری اسلامی می گوید به آدمکشی هایش این ترورها، مبارزه برای آزادی بگویند. چه اندازه دولت جمهوری اسلامی مردم سراسر گیتی را نادان می پندارند که یک رژیم آزادی ملت ایران را آنچنان محدود ساخته است که به تصور آدمی نمی آید ، چنین رژیمی برای آزادی دیگر قوم ها و ملت ها پرچم مبارزه را برداشته است. شیخ فضل الله نوری دشمن مشروطه آن اندازه سرش می شد که گفت در اسلامی چیزی به نام آزادی وجود ندارد. در اسلام تنها اطاعت و مطیع بودن وجود دارد.

آنچه نوری گفت اضافه شود

قدرت از سوی الله می‌آید و الله قدرت را به پیامبر داده است، و پیامبر قدرت را به امام داده است و امامان قدرت را به علما داده‌اند یعنی قدرت می‌تواند تنها در دست علما باشد و نه در دست مردم.


در یک کشور اسلامی شریعت حکم می‌کند و یک مسلمان آزادی و حق این را ندارد که احکام شریعت را تغییر بدهد، بدین روی است که آزادی عقیده و آزادی انتخاب در اسلام نمی‌تواند وجود داشته باشد و رای اکثریت در مجلس علیه اسلام است. تنها الله است که تصمیم می‌گیرد چه کسی در یک کشور اسلامی قدرت را در دست دارد، و کسی می‌تواند قدرت را داشته باشد که از علما باشد. زیرا آنان هستند که با امام دوازدهم در ارتباط می‌باشند.


قوانین اسلام بسیار کامل و رسا هستند زیرا که قرآن آخرین وحی فرستاده شده از سوی الله است و تا پایان دنیا اعتبار دارد. ۶- فضل الله نوری گفت: داشتن قانون اساسی ایده غربی هاست، و بر پایه اندیشه‌های فیلسوف‌های اروپایی می باشد. قانون اساسی نوشته شده بر پایه علوم و پدیده‌های طبیعی و ماتریالیسم یا ماده گرایی است، بدین روی کاملا با اسلام در تضاد است.


از آنجا که ایرانیان در آن زمان نمی خواستند که برده یک دین باشند، شیخ فضل الله نوری را به دار آویختند و قانون اساسی مشروطه را برقرار ساختند.

از آنجا که ایرانیان امروز توان آنچه را که پدربزرگانشان انجام دادند را ندارند، آفریدگان عزراییل را به یاری ملت ایران فرستاده است. موجی از مرگ این عفریته ای پیر ایران را فراگرفته است که نوروز ایرانیان را جشنی پر شکوه کرد. تا کنون پانزده تن از این ننگ بشریت با عزارییل دیدار داشته اند. عزراییل کار خود را به خوبی انجام داده است و می دهد، ولی امروز ایرانیان نیز می باید خویشکاری خود را به انجام رسانند. ایرانیان می باید قانون اساسی مشروطه را به اعتبار خود بازگردانند. انتخابات مجلس شورای ملی برگزار شود و این انتخابات آزاد باید باشد که راهی که به عصر حجر در ایران می انجامد را دگرگون سازند و راه رفاه و آسایش و پیشرفت ملت ایران را برگزینند. دنیا چشم به راه است که ایرانیان به پا خیزند و دوباره شکوه و بزرگی خود را باز یابند و حکومتی در ایران بر سر کار آید که برای همه ملت ها سرمشقی باشد و همه با آن حکومت همراه و همکار باشند. جنگ در اوکراین جنگ علیه پلیدی و روشنی است جنگ خوب و بد است. پوتین می خواهد که اوکرایینی ها هویت خود را دور بیاندازند و همه روسی شوند. با این کار اوکرایینی ها همان سرنوشتی را خواهند داشت که ایرانیان، ملتی را که زیر فشار می گزارند که هویت ایرانی خود را فراموش کنند و یک بنده اسلامی گردند. دولت جمهوری اسلامی می کوشد که ملت ایران نابود شود و امت شیعه از این ملت کهن آریایی بسازند. این مغزهای بیمار یک حکومت شیعه در سر دارند که از یمن تا لبنان را در بر می گیرد و از یمنی و لبنانی و عراقی و سوریه ای و ایران و بخشی از افغانستان یک امت شیعه از آب در آورند. اینها خود را جمهوری اسلامی می نامند ولی در واقع اینان حکومت جمهوری شیعه ایی هستند. تنها راه حل این جنون و جهل، برقراری قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی و بازگرداندن حکومت مشروطه شاهنشاهی است. ما ایرانیان ایرانی هستیم و در ایران شیعه و سنی و یهودی و مسیحی و زرتشتی و بی دین و ... وجود دارد و ما ایرانیان همواره سرافراز یودیم که همه دین ها در کنار هم با یک دلی و عشق به ایران زندگی می کردند. در ایران، تاکنون هیچ ایرانی ایرانی دیگری را به خاطر دینش نکشته است و این آیین توله رانس دین ها و آزادی دین به کوروش باز می گردد به بیش از دو هزار و ششصد سال پیش. آریامهر در چارچوب جشن های شکوهمند و افتخارآمیز دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران، نمایندگان همه دین های دنیا را به ایران فراخواند روز ۲۶ مهرماه ۲۸ تن نماینده بلندپایه ۲۸ دین گوناگون گیتی چون مسیحی، یهودی، بودایی، کنفوسیوسی، شین‌تو، برهمایی و ... در کاخ سعدآباد به پیشگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بار یافتند. برای نخستین بار در تاریخ مدرن به رهبران دینی همان اندازه ارج نهاده شد که بر رهبران سیاسی. سخنگوی برگزیده همه دین‌ها "بارون فراری فون بلوم برگ" [۲۵] این گروه در پیشگاه شاهنشاه احترام ژرف خود خود را به شاهنشاه و به کشور ایران که همواره در درازای تاریخ پناهگاه همه دین‌ها بوده و یاد کوروش کبیر بنیادگذار شاهنشاهی ایران ابراز داشتند و برای شاهنشاه و ملت ایران دست به دعا برداشتند.

در پاسخ شاهنشاه فرمودند: من از این سخنان سپاسگزاری می‌کنم. تنها پاسخ من به شما این است که کوشش خواهم کرد در آینده تا آن زمان که خداوند به من زندگی عطا فرماید، همان ذوق و شور و هوشیاری پیشینیان نیک اندیش خود را در تعقیب روح آزادی افکار و عقاید که نیاکان ما و به ویژه بنیانگذار شاهنشاهی ایران داشتند در راه همه مردان و زنان از هر عقیده و مذهب و هر نژاد و رنگی که باشند ادامه دهم و این سنت ایرانی به همین ترتیب تا زمانی که ملت ما زنده است ادامه خواهد یافت.

سخان آریامهر وظیفه و خویشکاری ما ایرانیان است و دنباله روی آیین کهن ایرانی و آن آزادی اندیشه و آزادی مذهب برای هر نژاد و هر رنکی. مصاحبه خبرنگاران آلمانی با اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر کاخ نیاوران ۴ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

اما مجدداً تکرار می‌کنم جهان با دو مسئله روبه‌رو است و می‌بایست به حل آنها بپردازد. یکی مسئله انرژی و یافتن منابع جدید به غیر از انرژی اتمی است، که ما به آن آشنایی داریم و جستجوی سایر امکانات. ما فیوژن را داریم. ما حرارت مرکزی زمین را داریم. ما هیدروژن را داریم. ما حتی انرژی خورشیدی را داریم. برخی حتی از باد و امواج و غیره به عنوان منبع انرژی یاد می‌کنند. کشور ما آماده است در هر نوع تحقیق جدی که به وسیله هر کشوری در هر یک از این زمینه‌ها صورت گیرد، سرمایه‌گذاری کند. چون چطور ممکن است که ما در ۲۵ سال آینده که با بحران انرژی روبه‌رو خواهیم بود و نتوانسته‌ایم آن را قبلاً حل کنیم، دنیای مترقی داشته باشیم و همچنین مسئله پول مطرح است. مسئله پول نیز به مقدار زیاد با مسئله انرژی مرتبط است.