بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۲۳ بهمن ماه ۱۳۳۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی دوم اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۳۶ خورشیدی تازی

بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۶


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۲۳ بهمن ماه ۱۳۳۶

خوشبختانه اقدامات اداره غله در تسهیل امر فروش محصول بوده‌است. البته اداره غله باید همیشه ذخیره کافی موجود داشته باشد که در صورت کمبود احتمالی و همچنین برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های اشخاص فوراً بازار را سیر و اشباع کند. منتهی از نظر بازار آزاد گندم، دولت باید از تشکیلات صحیح این کار مطمئن شود، یعنی بداند که اگر به دست مردم واگذار شود، کسانی به خرید و انبار گندم بپردازند که سازمان صحیح و سرمایه کافی داشته باشند. این چند سال اخیر چندین بار با بازرگانان مذاکره شد که خودشان قند و شکر را حمل کنند. تا یکی دو سال پیش جواب می‌دادند که سرمایه کافی نداریم، ولی بالاخره باید راهی پیدا کرد که خود مردم این نوع کارها را انجام دهند.

نظر کلی ما این است که هر کاری را که بتوان به دست مردم داد به ایشان واگذاریم، کما اینکه هم اکنون سازمان برنامه مشغول مطالعه است که کارخانه‌های دولتی را پس از تکمیل اداری و فنی به دست مردم بدهد. نه فقط موضوع غله و قند و شکر، بلکه فرهنگ و بهداشت نیز از همین قبیل است. بالاتر از همه موضوع شهرداری‌ها است که باید اداره امور شهرها به وسیله انجمن‌های شهر به دست خود مردم داده‌شود.

یکی دو روز پیش در روزنامه‌ها خواندم که یکی از نمایندگان مجلس گفته‌است لایحه شهرداری را تا این شهردار هست تصویب نمی‌کنیم. این حرف اصولی نیست، زیرا کار صحیح ارتباطی به شخص ندارد. به فرض متصدی کار بد باشد، باید به موضوع از نظر اصولی توجه کرد. دخالت دادن خصوصیات در کارها باعث پیشرفت و اصلاح کار نمی‌شود.

مردم اگر وضع بهتری برای شهر خود می‌خواهند، باید خودشان به آن رسیدگی و نظارت کنند و مسئولیت بخواهند، ولی تا موقعی که شهرداری مستقیماً به دست مردم اداره نشده، نباید کار اصولی را با شخصیت افراد مخلوط کرد. لایحه‌ای که برای اصلاحات شهری لازم است به جای خود، خوب و بدی فلان مأمور به جای خود. اصل این است که باید دستگاه اصلاح شود. باز تکرار می‌کنم که خیلی علاقمند هستم کارها به دست خود مردم انجام گیرد و اگر اشکال و عدم رضایتی در کار است، افراد آن را از خودشان بدانند و خود همت به اصلاح آن بگمارند.

توجهی که من به موضوع تشکیل حزب دارم به همین امر مربوط است، زیرا از این راه مردم در امور مربوط به خود بیشتر دخالت خواهند یافت. خواهید دید که همین تشکیلات حزبی در آتیه چقدر برای کشور مفید خواهدبود.

خوشبختانه می‌شنوم که مقدمات کار فراهم شده، حزبی که اکنون وجود دارد در کار خود پیشرفت‌هایی کرده و امیدوارم حزب دیگری نیز که مقدمات تشکیلش فراهم شده‌است، با موفقیت پیشرفت کند. البته این دو حزب باید طبق مصالح عالیه کشور در مواردی که پای مصلحت مملکت در میان است، با هم کار کنند و در امر سیاست خارجی و استقلال کشور و آرامش و امنیت داخلی توافق نظر داشته باشند و مثل احزاب مهم ممالک متمدن و مترقی دنیا در این موارد به صورت یک واحد درآیند. ولی آنچه مربوط به اختلاف سلیقه‌های اقتصادی و اجتماعی داخلی است، طبعاً مرتبط به مبارزات مشروع حزبی است. این مبارزه باعث می‌شود که هم طرز فکر اکثریت مردم معین شود و هم علاقه و دلبستگی ایشان به دستگاهی که به خودشان مربوط است، ایجاد نظم و انضباطی بکند که مردم را از زندگی فردی دور کند. امیدوارم این رقابت برادرانه احزاب در آینده به نفع مملکت باشد و البته آقایان متوجه هستند که انتخابات آینده، انتخابات حزبی خواهدبود.

دیروز با نمایندگان مجلس سنا درباره امور اقتصادی بودجه صحبت کردم و لازم نیست چیز زیادی اضافه کنم. باید هر چه زودتر در این مورد اصلاحات اساسی از راه وضع قوانین مالیاتی جدید درباره مالیات بر درآمد واملاک مزروعی و مستغلات انجام گیرد و در این قوانین همانطور که دیروز گفتم، دولت امکان تنبیهات بالنسبه شدید از جمله مجازات زندان را برای کسانی که شانه از پرداخت مالیات قانونی خود خالی کنند، در نظر خواهد گرفت.

درباره سازمان اداری مملکت نیز همانطوری که دیروز تذکر دادم، باید بگویم سازمانی که طرح شده سازمان ایده‌آلی است که باید برای نیازمندی اساسی کشور داده‌شود. درباره لایحه بودجه نیز خیلی دقت می‌شود که حتی‌المقدور بودجه متعالی باشد.

ولی شاید تا دو سه سال دیگر هم دچار همین اشکالات باشیم. فراموش نکنید که از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۹ قسمت عمده نیروی کشور بر اثر وجود قوا و نفوذهای خارجی به هدر رفت و بعد هم که داشتیم تقریباً سر و صورتی به کارها می‌دادیم، مصادف با جریاناتی شدیم که همه فعالیت‌ها را متوقف گذاشت و متأسفانه به قدری خرابی به بار آورد که می‌بایست مدت‌ها وقت صرف از بین بردن آثار این خرابی‌ها بشود. درست است که در سال ۱۳۳۲ از آن وضع خلاص شدیم، ولی اشکالات ناشی از آن شاید تا سال پیش محسوس بود. حالا تازه مقدوراتی فراهم شده‌است که بتوانیم واقعاً کار کنیم.

سرمایه‌گذاری‌های فراوان کنونی، چه داخلی و چه خارجی، چند سالی وقت لازم دارد که به ثمر برسد. همچنین هفت‌میلیارد ریالی که خودمان توانستیم راه بیندازیم اثراتش تا دو سال آینده از لحاظ صنعتی و کشاورزی نمایان می‌شود. در این میان باید همه کوشش و همت ما صرف آن شود که عوائد کشور افزایش یابد و مالیات‌ها بهتر وصول شود و درآمدهای ملی بالاتر رود و از وقت و فرصت مساعد کنونی حداکثر استفاده شود، به طوری که هر فرد ایرانی وارد کار تولیدی بشود.

حساب کنید که چقدر اشخاص مشغول کارهایی هستند که هیچ فایده تولیدی ندارد؟ دلال‌ها و واسطه‌ها نه فقط مفید نیستند، بلکه سربار و طفیلی جامعه‌اند. اگر این اشخاص در کار تولیدی شرکت کنند، هم نان خودشان را درمی‌آورند و هم برای مملکت مفیدند. اینها درست وضع کارمندان زائد دولت را دارند که حقوق می‌گیرند و کاری نمی‌کنند و با این ترتیب سربار جامعه‌اند، هر چند که حقوقی هم که کارمندان دولت می‌گیرند، به قدری کم است که کفاف مخارج آنها را نمی‌دهد. موضوع عمده تأمین زندگی کارمندان دولت است. اگر بنا باشد حقوق‌ها ثابت بماند و هزینه زندگی نیز بالا نرود، به مراتب ترجیح دارد که هزینه روزبه‌روز بالا برود و حقوق‌ها هم افزایش یابد. برای کمک به کارمندان دولت باید برنامه‌های وسیع ساختمانی داشته باشیم.

چند وقت پیش گفتم که در بیست سال آینده باید چندین میلیون خانه بسازیم که افراد، مسکن سالم داشته باشند. فروشگاه‌های خواربار که خود مردم در صدد تأسیس آنها هستند مفید است، زیرا واسطه‌ها را از بین می‌برند و اجناس را بهتر و ارزانتر به فروش می‌رسانند. اینها کارهایی است که سایر ملل مترقی کرده‌اند و با کمک آنها خواهیم توانست اقتصاد سالمی در کشور ایجاد کنیم و وسیله‌ای برای کنترل قیمت‌ها فراهم آوریم، و من مطمئنم که در این مدت باقیمانده عمر طبیعی این دوره قانونگذاری، خیلی از این کارها عملی خواهدشد.

متأسفانه این اصلاحات اساسی عده‌ای را که منافع و اغراض خصوصیشان در خطر افتاده، به کارهایی واداشته که واقعاً مشمئزکننده است، مثلاً کسانی هستند که در تاریکی نیمه شب در کوچه با لباس مبدل با خارجی‌ها ملاقات می‌کنند. اولاً این تماس اصولاً خیانت است، ثانیاً خارجی چه حق مداخله در کارهای ما را دارد؟ ثالثاً چه می‌توانند بکنند؟ همین قبیل اشخاص هستند که از راه خیانت ایجاد بدبینی می‌کنند تا خود نتیجه‌ای بگیرند.