بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ماه ۱۳۲۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سفرهای رسمی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۲۸ خورشیدی تازی

مجلس شورای ملی


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ماه ۱۳۲۸

از تجدید دیدار آقایان خوشوقتم و اکنون که دوره پانزدهم رو به اتمام می‌رود، می‌خواهم چند نکته را خاطرنشان بنمایم. البته سعی خواهدشد که حتی‌المقدور فترتی پیش نیاید، ولی همه مستحضر هستند که دولت قانونی برای اصلاح انتخابات تقدیم مجلس کرده‌است که فکر می‌کرد به وسیله این قانون سریع‌تر و صحیح‌تر عمل انتخابات را انجام دهد و تا به حال منتظر تعیین تکلیف از طرف مجلس شورای ملی است که به وظیفه خود عمل کند.
در این مورد آقایان توجه خواهندکرد که مطابق عقیده خودشان و مصالح مملکت تکلیف این کار را زودتر معین نمایند و چون ممکن است فترت مختصری پیش آید برای اینکه احتیاجی در مدت فترت به وضع تصویبنامه پیدانشود، که البته نظر دولت هم همین است مگر اینکه ضرورت کامل پیش آید، باید دست دولت باز باشد. بنابراین آقایان باید تصویب این لوایح را در نظر بگیرند:
یکی لایحه اختیارات شهرداری‌ها است. یکی دیگر موضوع لوله‌کشی شهر تهران است که متأسفانه به واسطه بعضی جریانات تا به حال انجام نشده و اگر این پیشامدها نشده‌بود، تا دو سال دیگر کار لوله‌کشی تهران تمام می‌شد، ولی حالا متأسفانه پنج سال وقت لازم دارد. موضوع دیگر بودجه مملکتی است که آقایان مشغول این کار هستند. شش سال مملکت بدون بودجه به سر برده و شاید قسمت عمده تعویق کارها بر اثر تصویب نشدن بودجه از طرف مجلس شورای ملی بوده‌است.
یکی دیگر موضوع مالیات بر درآمد است، زیرا برای همه روشن است که اشخاصی که تواناتر و متمکن‌تر هستند، بیشتر از نظم و عدالت اجتماعی استفاده کرده و منتفع می‌شوند، و طبیعی است که همین طبقه هم باید بیشتر برای استقرار این اصول در مملکت فداکاری و کمک کنند. به علاوه به نفع آنها است که در تأمین مخارج مملکت بیشتر شرکت نمایند، چون منافع و مصالحشان زیادتر است، ولی در مملکت ما متأسفانه وضع معکوس است و بار سنگین مالیات‌ها بر دوش طبقات پایین است که کمتر منتفع می‌شوند، مثلاً ملاحظه کنید در وصول مالیات‌های غیرمستقیم که از طبقات پایین گرفته می‌شود، میزانش چندین برابر مالیات‌های مستقیم است که از طبقات توانا دریافت می‌گردد. باید توجه شود که اشخاص مالیات حقیقی خود را بدهند، به خصوص حالا که برنامه هفت ساله در شرف عملی‌شدن است، درگرفتن مالیات‌های مستقیم باید نهایت دقت مراعات گردد، چه در غیر این صورت تورمی ایجاد خواهدشد که فوق‌العاده خطرناک است.
موضوع دیگر که مجلس در این جریان تقصیری ندارد، لایحه انتشار اسکناس است. در این مورد منتظر نظریه متخصص بلژیکی هستیم که هنوز اظهار نظر نکرده‌است، و به نخست‌وزیر دستور داده شده تا به کارشناس نامبرده تأکید در ارسال نظریه‌اش بنماید، ولی آنچه کمال ضرورت را دارد این است که با مطالعات کامل باید هر چه زودتر سنجیده و معلوم شود که منافع این کار بیشتر است یا ضرر آن، تا دولت بتواند لایحه خود را تعقیب کند و یا مسترد دارد، زیرا در نتیجه بلاتکلیفی فعلی این لایحه متأسفانه باید بگوییم که ضرر آن عاید کشور شده ولی از منافع و فوائد آن کشور بهره‌ای نگرفته‌است. البته لوایح مفید دیگری هم هست، از جمله لایحه آمار و سرشماری و لوایح دیگر که خود آقایان باید در نظر بگیرند و جزو دستور قرار دهند. مخصوصاً توجه آقایان را به اهمیت و لزوم آمار صحیح و دقیق در کشور جلب می‌نمایم، چون مبنای هر اصلاحی داشتن آمارهای درست و دقیق است.این امر در سایر کشورها به حدی مورد رعایت است که حتی از اشجار هم آمار دارند تا چه رسد به امور مهم کشور.
مطلب دیگری که می‌خواهم بگویم این است که باید دولت در نظر داشته‌باشد و سعی و کوشش نماید که ذخیره یک سال کشور را از قند و شکر و غله در انبارهای خود موجود داشته و حتی اگر لازم شود غله از خارج هم خریداری کند. البته خود ملت هم باید مثل سایر ملل صرفه‌جو باشد تا اگر اشکالاتی از حیث خشکسالی و سایر حوادث پیش آید، کشور دچار زحمت نشود و آذوقه مردم تأمین باشد.
اما در خصوص صحبت‌هایی که راجع به انتظارات مردم می‌شود، می‌گویند حالا که مشروطیت ایران کامل شده و موانعی در کار موجود نیست، چرا اصلاحات در کشور شروع نمی‌شود؟ بهانه عدم پیشرفت کار چیست؟ باید به این اشخاص پاسخ داده‌شود که بهانه‌هایی در کار نیست، ولی آیا می‌شود خرابی‌هایی را که در مدت هشت سال به این کشور وارد آمده در ظرف مدت چند ماه اصلاح کرد؟ من نمی‌خواهم راجع به خرابکاری‌ها و خرابی‌هایی که در این مدت شده‌است توضیحاتی بدهم، ولی همین قدر یادآور می‌شوم که چیزی نمانده‌بود که مملکت ما به پرتگاه نیستی سوق داده‌شود. باید همه دست به دست هم بدهیم و همت کنیم اول خرابی‌های هشت ساله را ترمیم نماییم، بعد دست به اصلاحات بزنیم و یا هر دو را در عین حال شروع بکنیم.
آقایان تصدیق می‌کنند که چون در این اواخر اصل تشویق خدمتگزاران و تنبیه خیانتکاران رعایت نمی‌شد، روزبه روز خرابی بیشتر و خرابکاری زیادتر می‌شد، و واضح است که خراب کردن آسانتر از آبادکردن است. البته اوضاع جنگ و ماده‌پرستی عده‌ای از افراد کشور هم به این خرابی و خرابکاری‌ها کمک می‌کرد و به کلی شیرازه نظم این مملکت را از هم می‌گسست، به طوری که ما ندیدیم در یکی از دادگاه‌ها یک متعدی سرشناس محکوم و مجازات شود. آیا شما سراغ دارید که سرشناسی محکوم شده‌باشد و آیا می‌توان گفت که سرشناس‌ها در این مدت کجروی نکرده‌اند؟ بر عکس در این ایام حقوق ضعفا و بدبخت‌ها لگدمال شده و ما باید به این روش خاتمه دهیم، و این را هم می‌گویم که به تنهایی نمی‌توانیم این کارها را انجام دهیم. البته کارهایی که در حدود مقررات و قوانین مربوط به من باشد تا آنجایی که توانایی من اجازه می‌دهد و تا حدی که یک نفر بشر از خطا محفوظ است سعی در حسن انجام آن خواهم نمود، ولی این کافی نیست، و همانطوری که مکرر گفته‌ام باید سعی شود که کارهای مردم به دست خودشان سپرده شود و همه با هم در انجام اصلاحات اساسی کوشش نماییم تا موفقیت به دست آید.
یکی از کارها مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد باید به نحوی آشتی‌ناپذیر و به شدیدترین وجهی شروع شود. چطور می‌شود تحمل کرد که کشوری با هزارها سال تاریخ فساد را درک بکند ولی برای علاج و چاره‌جویی آن اقدام ننماید؟
من مطمئنم که همه در این راه با من متفق‌القول هستند و عموم افراد کشور علاقه دارند که برای بقای مملکت فساد ریشه‌کن گردد.
مطالبی که گفتم پرده‌های تاریکی بود از آنچه متأسفانه در کشور جریان داشته و دارد، ولی از آنجایی که هیچ تاریکی بدون روشنایی نیست و زندگی بدون امید ارزش ندارد، حالا برای آقایان قسمت‌های روشنی را که مایه امیدواری است توضیح می‌دهم. ایران روی سوابق درخشان تاریخی و روی خصوصیاتی که ملت کهنسال آن دارد اگر دچار بلیاتی شده و تا لب پرتگاه رفته، ولی همیشه نجات یافته‌است. مملکت ما در موقعیتی است که در سرنوشت دنیا تأثیر و نقش مهمی دارد و این تأثیر از دو لحاظ است: یکی خصوصیات ملی و دیگری موقعیت جغرافیایی. البته وطن‌پرستی ملت ایران بزرگترین ضامن استقلال و بقای کشور بوده و می‌باشد، ولی نباید این خصوصیات ما را غافل و فراموشکار کند و در صدد نباشیم وسایل رفاه مردم را فراهم آوریم. این را هم بگویم که ما یک برنامه جامع اقتصادی تهیه کرده‌ایم و امیدوار هستیم با کمک عموم بتوانیم موجبات سعادت جامعه و پیشرفت کشور را فراهم کنیم.
من پیامی دارم که به تمام اشخاص توانا و ثروتمند می‌دهم و می‌گویم باید سرمایه‌ها را بیرون بریزند و ثروت‌های پنهانی را آشکار نمایند. وجود اسکناس به خودی خود ارزش ندارد، بلکه ثروت باید وسیله تولید و کار باشد تا مملکت روزبه‌روز رو به آبادانی و عمران رود. کسانی که علاقه به وطن دارند و اینجا را وطن خود می‌دانند طبیعی است که باید همین طور فکر کنند و از انتقال سرمایه‌های خود به خارج و یا اندوختن بی جهت سرمایه در کشور خودداری نمایند. ما اطمینان می‌دهیم که عدالت اجتماعی و امنیت قضایی را فراهم کنیم تا این برنامه اقتصادی اجرا شود. البته این برنامه باید در درجه اول به وسیله سرمایه‌های داخلی ایران انجام گردد. درمورد اندوختن سرمایه مطلبی به خاطرم آمد که ذکرش بی مورد نیست. چند روز پیش شنیدم کسی فوت کرد که سی‌میلیون تومان به ارث از خود باقی گذاشت. این قبیل سرمایه‌ها که برای مملکت اثری ندارد، چه فایده دارد؟ با به کار انداختن این قبیل سرمایه‌ها بقای کشور بیشتر تأمین می‌شود. این اشخاص فکر نمی‌کنند که اگر سرمایه‌های آنها به سود خود و کشورشان به کار نیفتد، نه نتیجه‌ای عاید خودشان خواهدشد و نه مملکت نفعی خواهدبرد. در هر حال اگر بنا باشد مملکت بماند سرمایه آنان خواهدماند، ولی اگر خدای نخواسته مملکتی نباشد دیگر چه سرمایه‌ای وجود خواهدداشت؟
اما در خصوص وجوهی که دولت باید برای کارهای تولیدی و برنامه بپردازد و یا از بانک بین‌المللی که ما هم یکی از سهامداران آن هستیم و در آنجا سرمایه داریم گرفته‌شود، لازم است تذکر بدهم هر کمکی که احیاناً به ایران بشود در مقابل خدمات ذیقیمتی است که کشور ما کرده‌است. ما به دریوزگی پیش هیچ کس نخواهیم رفت. ما می‌بینیم که کشورهایی که در این جنگ سینه‌های متفقین ما را هدف قرار دادند امروز از هر کمکی برخوردارند و هر روز پول می‌گیرند و انواع و اقسام کمک‌ها به آنها می‌شود، ولی روز پول می‌گیرند و انواع و اقسام کمک‌ها به آنها می‌شود، ولی نسبت به کشور ما که شدیدترین مصائب را برای پیروزی متفقین در زمان جنگ تحمل کرد کمکی نمی‌شود. مقصودم از این بیان این بود که اگر کمکی بشود، در مقابل زحمات و فداکاری‌های ملت ایران است و الا عوض و معوضی در بین نیست.
یکی از لوایح مهم که در مجلس مانده‌است ایجاد صندوق‌های تعاون برای زارعین در مملکت است.
ما لایحه کار را که مربوط به کارگران بود تصویب کردیم و بی‌نهایت هم در دنیا مؤثر واقع شد و مطابق گزارش‌هایی که نمایندگان ما از ژنو می‌دهند، بر اثر تصویب قانون کار در ایران نمایندگان ما را در کمیسیون‌های مختلف انتخاب کردند و در هر حال تصویب این قانون انعکاس بسیار خوبی در دنیا داشته‌است.
اما راجع به زارعین که عده آنها خیلی زیادتر از کارگران و به هیچ وجه از نظر نفرات قابل مقایسه با یکدیگر نیستند، باید قانون ایجاد صندوق‌های تعاون را هم مجلس تصویب کند تا زندگی زارعین و کشاورزان و بهداشت و فرهنگ آنها نیز تأمین شود. استفاده مالک از دسترنج زارع است. اگر با ایجاد صندوق‌های تعاون ما فرهنگ و بهداشت و زندگانی زارعین فعلی را که اکثراً مالاریایی و تراخمی و مریض هستند تأمین کنیم و وجودهای سالمی را به کار واداریم، نتیجه کار آنها مسلماً چند برابر خواهدشد، چون کار شخص مریض با سالم خیلی فرق دارد، در نتیجه مالک بیشتر انتفاع خواهدبرد. به علاوه ما باید با دنیای متمدن امروز هماهنگ شویم. ما نمی‌توانیم در این قبیل کارها از دنیا عقب بمانیم، زیرا نتیجه به ضرر مملکت خواهدبود. آقایان باید در این قسمت توجه کنند و این کار را که به نظر افتخار بزرگی است، در مجلس انجام دهند.
دیگر قضیه امنیت است که دو قسمت است: یکی امنیت نظامی و دیگر امنیت قضایی. کار امنیت نظامی تا آن اندازه‌ای که من می‌بینم و اطلاع دارم و آقایان ناظر هستند خوب پیشرفت می‌کند، و این را هم بگویم که نظر خاصی ندارم که تعریف بکنم، بلکه می‌خواهم بفهمم که اگر در ارتش کوچکترین جریانی باشد، مطلع شوم، مخصوصاً از لحاظ اینکه فرماندهی کل قوا با من است.
مبارزه با فساد را شدیدتر انجام می‌دهم و میل دارم اگر چیزهایی هم باشد گفته‌شود، و انتظار دارم هر وقت شکایتی از این دستگاه بود به من حتماً بگویید. راجع به سازمان ارتش نهایت کوشش باید بشود که روزبه‌روز سازمان آن مرتب‌تر و بهتر شود. نباید گفته‌شود ایران که جنگی ندارد، و یا ایام شهریور را متذکر شد که ارتش ما با قدرتی که آن روز داشت از پا درآمد. مگر ممالک دیگر با کسی جنگ دارند که این طور در مرتب‌کردن وضع نظام خود کوشش می‌کنند؟ ایران هم یکی از کشورهای دنیا است که هر روز در این کارها مجاهدت می‌کند، به علاوه ایران را چه چیز مصون و محفوظ داشته‌است؟ فقط اراده افراد ملت به تأمین استقلال و تمامیت کشور. پس باید این روحیه و اراده در تمام افراد کشور به همین وسیله که احیای نظام و ارتش است روزبه‌روز تقویت شود. حالا من نمی‌گویم فلان همسایه ما که هیچ دلیل برتری هم در آنها نسبت به مملکت خود نمی‌بینم هر روز چقدر می‌دهد و خرج نظامش چند برابر ما است. به طور یقین همان احتیاجاتی که آنها دارند ما هم داریم، اما آنها آن طور تشخیص داده‌اند که هر آن باید حاضر باشند. تا اوضاع دنیا بدین منوال است باید چشممان باز و وضع نظاممان مرتب و حاضر باشد.
اما در خصوص امنیت قضایی، چون درمورد قضات دیسیپلین و بازخواستی نیست، می‌ماند وجدان و شکم سیر، گو اینکه شکم گرسنه هم دلیل ندارد که برخلاف وجدان عملی نماید. من امیدوارم پایه امنیت قضایی طوری استوار شود که همه کس در این مملکت حس کند که قوی و ضعیف در مقابل قانون مساوی هستند. اذعان دارم که دولت هم مسئول هست، ولی باید مردم خودشان توجه داشته باشند و محق هستم بگویم در این مورد نه دولت و نه مجلس تقصیری دارند، بلکه خود مردم می‌باشند که نباید زیر بار زور بروند. خود مردم باید بخواهند که به آنها ظلم نشود. البته باید زندگی قضات هم تأمین شود.
درمورد کارمندان زائد باید گفته‌شود قبل از شهریور تعداد کارمندان دولت شصت‌هزار نفر بود و حالا ۱۶۰ هزار نفر است، و قسمت عمده بودجه خرج حقوق کارمندان می‌شود. معهذا نباید حقوق آنها داده‌نشود. فعلاً دولت مشغول است که کارمندان زائد را معین کند. البته آنها باید بروند به خانه‌های خودشان و تا موقعی که دولت کار برای آنها تهیه نکرده حقوق بگیرند و ضمناً نباید سیاست دستگاه دولت این باشد که پشت میز نشین تربیت کند که تمام جوانان محل اعاشه خود را دستگاه دولت تشخیص دهند، چون ادامه این روحیه حس ابتکار را در مردم می‌کشد. اگر در نظر داشته‌باشید در قبل از شهریور مردم را به زور به ادارات می‌برند و علت این بود که کار زیاد بود. ما هم باید سعی کنیم که هر چه زودتر کار ایجاد کنیم تا گشایشی در امور بشود.
مطالب گفتنی زیاد است، ولی فعلاً می‌خواهم این مطلب را متذکر شوم که هر چه باشد ما همه ایرانی هستیم و در این مملکت زندگی می‌کنیم و خوب و بد اوضاع در زندگی ما مؤثر است. بنابراین باید سعی کنیم که وضع مملکت روزبه‌روز بهتر و خوب‌تر شود که محققاً در زندگی فردفردمان انعکاس پیدا خواهدکرد. اگر آقایان ترتیبی بین خودشان بدهند که این چند روزه را هم با وجود گرمای شدید و ماه رمضان که محققاً موجب خستگی است تحمل نمایند و این مطالبی را که ذکر کردم و چیزهای دیگری که به نظر می‌رسد انجام دهند، انشاءالله قسمت مهمی از اشکالات مرتفع خواهدشد.