انوری (غزلیات)/ای خوبتر ز خوبی نیکوتر از نکویی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | انوری (غزلیات) (ای خوبتر ز خوبی نیکوتر از نکویی) از انوری |
' |
ای خوبتر ز خوبی نیکوتر از نکویی | بدخو چرا شدستی آخر مرا نگویی | |
در نیکویی تمامی در بدخویی بغایت | یارب چه چشم زخمست خوبیت را نکویی | |
گه دوستی نمایی گه دشمنی فزایی | بیگانه آشنایی بدخوی خوبرویی | |
گیرم که برگرفتی دست عنایت از من | هر ساعتی بخونم دست جفا چه شویی | |
جرمم نهی و گویی دارم هزار دیگر | ای زودسیر دیرست تا تو بهانهجویی |